خلاصة:
: این مقاله بر آن است تا نشان دهد جداسازی تجربی دو جنس برای مطالعه تفاوت
های نگرشی آنان اگرچه به لحاظ محدودیت های ساختاری امکان پذیر نیست، اما با یک کوشش
نظری پیچیده میتوان اهمیت آن را برای فراهم کردن فهم تفاوتهای نسلی– جنسیتی و سیر
تحولات ایران معاصر نشان داد. براین اساس، این مقاله نشان خواهد داد که فهم تحولات
نگرشی در میان دو جنس با رجوع به جایگاه نسلی آنان امکان پذیر خواهد شد. برای اثبات
این ادعا واکنش نسلهای مختلف زنان و مردان را به صورت چهار گویه اول از گویههای
زیر مطالعه خواهیم کرد تا نشان دهیم که آنچه به عنوان گسست نسلها عنوان
میشود(علیخانی، 1382) در واقع انقطاع میان نسلها نبوده و صرفا بیانگر تحولات
اجتماعی- فرهنگی از نوع روابط ترکیبی شیوه های فرهنگی در ایران معاصر است که در آن
جامعه ایران از طریق روابط ترکیبی شیوه های فرهنگی نظام نوین باز تولید نظام
اجتماعی خود را محقق میکند(عبداللهیان،1378).
بنابراین، بحث نسلها و نگرشهایی که ریشه در جنس افراد دارند ابتدا در دو حوزه
مفهومی زیر مطرح میشود: 1- چیستی گسست نسلها 2- مشروعیت نظری ترکیب دو مفهوم نسل و
جنس. در پایان نگرشهای دو جنس نسبت به 4 گویه از 8 گویه زیر به عنوان مبانی تجربی
گسست نسلی- جنسیتی ارائه خواهد شد. ذکر همه 8 گویه در اینجا برای نشان دادن سنخیت
روششناسی میان آنهاست و اینکه نتایجی که در اینجا میآید تنها به اتکای سنجش
نگرشها نسبت به 4 گویه فراهم نشده است.
گویهها: 1ـ نگرش نسبت به رقابتی بودن و نه جنسیتی بودن اشغال جایگاههای شغلی در
جامعه 2ـ نگرش نسبت به پذیرش مشارکتی بودن کسب درآمد در زندگی زناشویی
3- نگرش نسبت به پذیرش برتری رهبری سیاسی مردان در مقایسه با زنان 4- نگرش نسبت به
تعلق حوزه تحصیلات به مردان و کمتر به زنان 5- نگرش نسبت به تعلق زنان به حوزه
خصوصی و تعلق مردان به حوزه عمومی 6- نگرش نسبت به مشروعیت بخشی به تفکیک شغل و
رشته بر مبنای جنس 7- نگرش نسبت به میزان توافق با گویه عدم تفاوت میان زنان و
مردان در خصوص انتخاب شغل و رشته تحصیلی و معیار دانستن استعداد و نه جنس 8- نگرش
افراد نسبت به پذیرش چند زنی.
ملخص الجهاز:
"اما در اینجا نگرشهای دو جنس نسبت به یکدیگر درخصوص تعیین حوزه فعالیت اجتماعی جنس مقابل و میزان آزادی اجتماعی- شغلی که افراد یک گروه جنسی برای افراد گروه جنسی مقابل روا میدانند، مورد مطالعه قرار میگیرد تا نشان داده شود که تفاوت آرزوها (انتظارات) و واقعیتها در میان زنان و مردان (یا به عبارتی همان فاصله ها) آیا به درک تعارض نسلی- جنسی منتهی شده است یا خیر؟ برای سنجش این نگرشها و سنجش آگاهی از تعارض جنسیتی از 4 متغیر از 8 متغیرهای زیر که به شکل گویههایی که افراد باید با آنها موافقت یا مخالفت میکردند، استفاده شده است: 1ـ نگرش نسبت به رقابتی بودن و نه جنسی بودن اشغال جایگاههای شغلی در جامعه 2ـ نگرش نسبت به پذیرش مشارکتی بودن (مشارکت زن و شوهر) کسب درآمد در زندگی زناشویی 3- نگرش نسبت به پذیرش برتری سیاسی مردان در مقایسه با زنان 4- نگرش نسبت به اینکه حوزه تحصیلات بیشتر به مردان و کمتر به زنان تعلق دارد."