ملخص الجهاز:
"این نظریه را کلوب رم قبل از اختتام سی ساله دوران طلایی رشد اقتصادی بعد از جنگ مطرح کرد،ولی در عمل مشخص شد بر عکس آنچه گمان میرفت مجموعه منابع اولیه،یک مقدار مشخصی نیست که با برداشت تدریجی پایان یابد، بلکه با کاهش ذخیره یک ماده اولیه،قسمت آن افزایش مییابد و در نتیجه تحقیقات موجب میگردد موادی که تا دیروز قابلیت استفاده نداشتهاند وارد فرآیند تولید شوند:پدیدهای که برای تولیدکنندگان جهانی نفت در دهه هفتاد اتفاق افتاد و امروز آنها را با مشکل افزایش عرضه نسبت به تقاضا روبرو کرده است.
اگر اقتصاد بازار را به حال خود رها کنیم،موقعی آلودگی محیط وارد محاسبات میشود که مثلا هزینههایی را که سازمان بیمههای اجتماعی برای معالجه امراض میپردازد بیش از هزینه مبارزه با آلودگی باشد،ولی این موضوع به این مفهوم نیست که در جاهایی که قوانین بازار به دست فراموشی سپرده شدهاند،وضعیت محیط زیست بهتر است،وضع کشورهای بلوک شرق سابق در این مورد شواهدی غیر قابل نفی پیش روی ما میگذارد.
اینک به بینیم میتوان از اکولوژی برای ایجاد بازار استفاده کرد؟ در پاسخ نخست باید به این نکته اشاره کنیم که پیشرفتهای فنی بر عکس آنچه اقتصاددانان(از آن جمله مارکس و شومپتر)فکر میکردند یک متغیر مستقل از رشد اقتصادی نیست.
امروزه،تجزیه و تحلیل وسیع،به وسیله تمام کسانی که میخواهند استهلاک ثروت ملی را به عنوان یک عامل محدودکننده در محاسبات اقتصادی وارد کنند پیشنهاد میشود،ولی در بیشتر اوقات این مطلب از نظر دور میماند که تجزیه و تحلیل سیستماتیک یک روش مدیریتی برای دادههایی است که ما به دست روش مدیریتی برای دادههاییاست که ما به دست میآوریم و مواقعی ارزش دارد که ما قادر به جمعآوری همه دادهها باشیم."