ملخص الجهاز:
"«مارگارت آرچر»در فصل یک این پرسش را مطرح میکند که علت دگرگونی یا بازتولید نظامهای فرهنگی چیست؟و اگر قرار باشد که ایدهی فرهنگ به مثابه«محرک اولیه»یا به عنوان یک پدیدهی ثانویه کنار گذاشته شود،پس چگونه میتوان ماهیت علی فرهنگ را به درستی درک کرد؟وی در پاسخ بیان میکند که کارکردگرایی ساختاری،مارکسیسم فرهنگی و بسیاری از نظریههای مربوط به فرهنگ،نظامهای فرهنگی را با همکنشی اجتماعی-فرهنگی تلفیق مینمایند.
بخش سوم در بردارندهی چهار فصل است و توجه اصلی خود را به ساختار معنا و تحول سوبژ کتیویته در زندگی روزمره معطوف میکند، یعنی چگونه ما در جریان کنشها متقابل و از طریق دستکاری ابژههای فرهنگی یا به واسطهی فرآیندهای معناسازی،خودمان را مینگریم یا شکل میبخشیم؟در فصل نهم«تیا دنورا»به بررسی این موضوع میپردازد که چگونه ما برای کندوکاو در حالات خودمان، آماده شدن و رفتن به سرکار،یادآوری کسانی که دوستشان داریم یا غیره،از موسیقی استفاده میکنیم.
به عنوان مثال این پرسش مطرح میشود که آیا بیان تفاوت به معنای گسست از صور گستردهتر انسجام است؟«دیوید هال»و«فرانک ویر»در فصل 13،بر اهمیت یک تحلیل طبقاتی که بتواند فرهنگ را تبیین نماید،تأکید میکنند.
اما شرایط فرهنگی مناسب کدامند؟نویسنده به جای فهم صور فرهنگی و بیعدالتی از طریق مقولات هویت و تفاوت پیشنهاد میکند که ما این مسئله را یک مسئلهی مربوط به منزلت اجتماعی،مسئلهی وابستگی(به معنای محروم شدن از مشارکت به عنوان فردی که در زندگی اجتماعی از جایگاه یکسانی برخوردار است)در نظر بگیریم."