ملخص الجهاز:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) [مجسمه] تأثیرات متقابل عکاسی و مجسمهسازی(قسمت پایانی) [عکاسی از مجسمه و شیوههای هنری ساناز جاملو یکی از موضوعات اخیر رواج یافته در زمینهء عکاسی از مجسمه،نقش مهمی را در فعالیتهای هنری ایفا میکند (نه تنها از اواسط قرن نوزدهم به بعد،عکاسان،مجسمههای شناخته شده از افراد و مجسمههای آماده را به عنوان موضوعاتی برای عکسهای خود انتخاب میکردهاند، بلکه مجسمهسازان نیز استفاده از عکاسی را بیش از نیم قرن گذشته رواج دادهاند).
دربارهء موزههای معاصر و چیدمان نگارخانهها و هنر زمینی و نمایشگاههای مجسمه واشیای تندیسگونه هنرمندانی نظیر کلین8،بوز9،هس، اسمیتسن10،موریس11و دیگر مجسمهسازان مینیمالیست، وجود عکس برای آنها تبدیل به یک اصل شده بود و در برخی از موارد تنها ثبت یک نظر به هنری تلقی میشد.
هرچند تصویر عکسها به عنوان بدلهایی برای اشیای مجسمهوار سهبعدی عمل میکند،در محتوای آثار هنرمندان اخیر مناسب بهنظر میرسد،باوجوداین،باید آن را«زبان معنا»نام گذاشت که برخی از آثار اولیهء عکاسی از مجسمه را در قرن نوزدهم تعریف میکند.
این روشها به واسطهء طراحان کتابهای هنری و مؤلفان نرمافزارها همچنان به کار میرود که اغلب با مجموعهای از عکسهای گرفته شده از زوایای مختلف یک مجسمه، (به تصویر صفحه مراجعه شود) شامل نمادهای درشت از جزییات مهم و برجسته، تماشاگران و خوانندگان را جلب میکنند.
با بررسی اصولی مشکلات ذاتی که در تعریف عکس از مجسمه وجود دارد،مانند دستکاری وضوح و شفافیت عکاسانه(در زمانی که اشیای سهبعدی را نمایش میدهند)،این تنش زمانی روی میدهد که مرز بین عکاسی و مجسمهسازی، به عنوان بخشهایی از فراوردههای هنری،بیثبات یا ناپایدار باشند."