بمان - مجلة بخارا الأدب والفن

"(به تصویر صفحه مراجعه شود) سرو جوان دشت ما، نیاز شیدایی من طلوع سبز آرزو به صبح رویایی من تو باغ از ظلام شب رهیده‌ای،سبز بمان! حریم گام باد را مست طواف شاخه‌ها رقص بلوغ غنچه را بر نوک ساق لاله‌ها به روشنای صبحدم ندیده ای؟چشم بمان به سبزنازی چمن سرود سبزه‌زار را به شاخ پیر یاسمن زاری تلخ خار را به خلوت سپیده‌دم شنیده‌ای؟گوش بمان جوانه‌ات،زمزمه‌ها شکوفه‌ایت قهقهه‌ها به برگ‌ها،هلهله‌ها سرو رشید دشت ما به پاک لحظهء ثمر رسیده‌ای،مست بمان سبز بمان!مست بمان"