ملخص الجهاز:
"نخستین نامهء پرسک که در آن به گربه اشاره کرده در تاریخ 31 ژانویهء 1631 به- مجموعهداری دیگر به نام بوری نوشته شده است: «اما دربارهء گربههای زیبای آنقوره یا آنکارا،همانگونه که مستحضر هستید من همراه چند بز از این کشور سفارش دادم.
نهایتا بد نیست دست کم شهادت مسافری از سدهء نوزدهم برای تأکید بر محدود بودن حضور گربههای مو بلند در آنکار نقل شود: «این گربهها مانند بزهای آنقوره برای موی بلندشان مورد توجه هستند و تنها در جایی وجود دارند که 24 کیلومتر با آنکارا فاصله دارد»( Aucher-E?loy 1843:68 sqq.
الفینستون( Elphinstone 1815:144 ) در افغانسنان چنین مینویسد: «به گربهها نیز باید توجه داشت،یا دست کم نوع مو بلند آنکه براق نام دارد و به تعداد زیاد صادر میشود و در همه جا به نام گربهء ایرانی شناخته شده است؛هرچند تعداد این گربهها در کشور ایران که به آن معروف هستند زیاد نیست،و بهندرت از آنجا صادر شدهاند».
گربهء ایرانی،یک پیشگام؟ پرسشی که همچنان در ذهن باقی میماند این است:چرا گربههای مو بلند که حضورشان در مکانهای متعدد به ویژه در ایران تا انتهای سدهء نوزدهم تأیید شده و غربیان آنها را به نام«ایرانی»معرفی کردهاند؛از این کشور ناپدید شدهاند،بیآنکه اثر چشمگیری از خود در منابع مکتوب یا فرهنگ شفاهی به جای بگذارند.
چه چیز بهتر از اینکه برای آنچه شخص خود نمیخواهد خریداری هم پیدا شود؟به نظر میرسد تقاضای خارجی خصوصا در سدهء نوزدهم به اندازهء کافی مهم بوده تا بتوان فرض کرد مراکز پرورش گربهء مو بلند همانند آنچه ستوان ایروین در سال 1839 دربارهء کابل و ترکستان گزارش میدهد،در مناطق مختلف ایران،افغانستان،آذربایجان و..."