خلاصة:
در این پژوهش، به منظور بررسی تاثیر گروه درمانی با رویکرد رفتاری- شناختی در کاهش نگرش های ناکارآمد افراد، 15 (12 دختر و 3 پسر) دانشجو به شیوه ی نمونه گیری داوطلبانه، انتخاب و طی 16 جلسه ی 2 ساعتی (هر هفته دو جلسه) در جلسه های گروه درمانی شرکت کردند. مقایسه ی نمرات نگرش های ناکارآمد اعضای گروه به شیوه ی اندازه گیری مکرر و پیگیری میزان نگرش های ناکارآمد اعضا دو ماه بعد از اتمام درمان نشان دهنده ی تاثیر گروه درمانی رفتاری- شناختی در کاهش نگرش های ناکارآمد است
ملخص الجهاز:
"مقایسهی نمرات نگرشهای ناکارآمد اعضای گروه به شیوهی اندازهگیری مکرر و پیگیری میزان نگرشهای ناکارآمد اعضا دو ماه بعد از اتمام درمان نشاندهندهی تاثیر گروه درمانی رفتاری- شناختی در کاهش نگرشهای ناکارآمد است.
الیس(1973)تایید این فرایند را در یک چرخهی معیوب توضیح داده است؛از نظر او افراد،خود را به خاطر اینکه از لحاظ هیجانی ناراحت هستند سرزنش میکنند،سپس خود را به خاطر سرزنش کردن پیوستهی خود ملامت نموده و از اینکه درصدد روان درمانی برآمدهاند مجددا سرزنش کرده و سپس نتیجه میگیرند که به طرز ناامیدکنندهای مشکل دارند و کاری نمیتوان برای آنها انجام داد.
تلفیق این دو دیدگاه در مفهوم الگوی شناختی ناسازگارانه که شامل سبک شناختی منفی و نگرشهای ناکارآمد است میتواند در طول فرایند رشد پدید آید(الوی1و همکاران،2000)و موجب اختلالات رفتاری مختلف شود(وایزمن2و بک،1978؛هفل3و همکاران،2003).
به منظور بررسی تاثیر گروه درمانی رفتاری-شناختی در کاهش نگرشهای ناکارآمد،مولفههای آماری نمرات شرکتکنندگان در این مقیاس طی 8 بار ارزیابی آنها و همچنین 2 ماه بعد از اتمام پژوهش در جدول 1 ارایه شده است.
جدول 1:مولفههای آماری میزان نگرش ناکارآمد در طی جلسات درمانی (به تصویر صفحه مراجعه شود) برای بررسی و تحلیل روند کاهش میانگین نمرههای نگرش ناکارآمد،این نمرات را از طریق روش اندازهگیری مکرر مورد آزمون قرار دادهایم(جدول 2).
به این ترتیب با توجه به اینکه(005/0> P و 421/206-(126 و 9) F )میتوان قضاوت کرد که تفاوت ایجاد شده در نگرشهای ناکارآمد شرکتکنندگان در گروه درمانی رفتاری- شناختی یک تفاوت معنادار است.
جدول 4:آزمون بین گروهی (به تصویر صفحه مراجعه شود) با توجه به F محاسبه شده(005/0> P ،349/358-(14 و 1) F )مقایسهی گروهها نشان میدهد که نتایج جلسات درمانی بهطور معناداری متفاوت است."