خلاصة:
میان پردهء سلسلهء خوارزمشاهیان بسیار زود به خاموشی گرایید.در 491 ق محمد بن نوشتگین غرجه با موافقت سلطان برکیارق سلجوقی از سوی والی خراسان به حکمرانی خوارزم منصوب شد.پیش از یان نیز در زمان ملکشاه دوم سلجوقی مدتی شحنگی خوارزم را داشت.و این آغاز حضور خاندان انوشتگین در تاریخ سیاسی ایران است؛حضوری که با یکی از هولناکترین وقایع تاریخ ایران یعنی حمله مغول در 617 ق خاتمه یافت.مرگ آخرین فرزند شناخته شدهء خاندان خوارزمشاهیان یعنی سلطان جلال الدین مینکبرنی در 628 ق روی داد.
با این حال فاصلهء میان اوج و حضیض این خاندان بیسار اندک بود.سلطان تکش خوارزمشاه در 590 ق بر سلجوقیان ظفر یافت و به عمر سلجوقیان ایران خاتمه داد.اما 27 سال بعد این مغولان بودند که با شکست سلطان محمد خوارزمشاه در 617 ق به دوران شکوه این خاندان خاتمه دادند؛گرچه واپسین جانشین سلطان محمد تا 628 ق مایهء تشویش خاطر مغولان بود.
در این مقاله دودمان خاندان انوشتگین که به خوارزمشاهیان مشهور شدهاند و فرزندان ذکور این خاندان شناسایی و به نقش آنان در تاریخ سیاسی ایران از آغاز تا مرگ آخرین بازمانده ایشان پرداخته شده است.
ملخص الجهاز:
"سلطان محمد جانشین و فرزند تکش پس از استقرار بر مسند خوارزمشاهی،برای تحکیم موقعیت خود در خراسان،برادرش علیشاه را از اصفهان فراخواند و او را به حکومت نیشابور منصوب کرد(جوینی،1367:2/48).
تکش نیز او را برای مدتی بهطور به نزد خود خواند و پس از صحت بیماری،مجددا امارت نیشابور را به ملکشاه تفویض کرد و برای قطب الدین محمد نیز اقطاعی در خراسان در نظر گرفت و او را همراه خود به خوارزم برد.
از سوی دیگر به نوشتهء ابن اثیر میان ملکشاه و قطب الدین محمد دشمنی ریشهدار و سختی بود و این عوامل موجب شد که هندوخان بعدها به یکی از عاصیان بر ضد قطب الدین محمد تبدیل شود(ابن اثیر،1368:24/169؛و نیز رشیدالدین فضل الله،1373:1/402).
در این اصنا سلطان تکش که آماده بود با سپاهی امدادی به طرف قطب الدین محمد حرکت کند در رمضان آن سال درگذشت.
وی لقب پدرش را علاءالدین بود بر خود نهاد؟ پس از مرگ تکش هندوخان فرزند ملکشاه به مرو گریخت و چون تاب مقاومت در برابر سلطان نیاورد به نزد غیاث الدین غوری رفت.
پس از حملهء مغول و فرار سلسطان محمد به آبسکون و هنگامی که جلال الدین به همراه برادران خود ازلغشاه و آق سلطان در جزیره و به نزد پدر بود،سلطان محمد که جلال الدین را توانمندی میدید،ولیعهدی خوارزمشاهیان را به جلال الدین داد؛و ازلغشاه را از ولیعهدی عزل کرد و از آنان خواست تا همراه جلال الدین برای مقابله با مغولان روانه گردند."