خلاصة:
الحمد الله بجمیع المحامد علی جمیع النعم،و الصلاه و السلام علی خیر خلقه،محمد المبعوث الی خیر الامم،و علی آله مفاتیح الحکم و مصابیح الظلم
ستایش خدای یکتا را که بهترین و نیکوترین اسماء از آن اوست،و متکلم غیر متناهی بودن در شأن اوست، درود فراوان بیکران بر برگزیدگانش که نامهای اویند،بهویژه بر بزرگترین ایشان که احمد و محمد و محمود است،و بر آل او که خزائن حکم اسماء و صفات ربوبیاند،و بر همه پیروان رستگار و بزرگوار،و راویان صالح و صادق اخبار و آثار آنان،که از حروف عالیات الهیاند.
ملخص الجهاز:
"1 آن حضرت در دوران حیات خود،بیان حقایق قرآنی را بر عهده داشتند و تمامی علوم اسلامی،از عقاید و معارف و احکام را به صورت حدیث در میان پیروان آیین خود منتشر ساختند؛ایشان درباره نقل حدیث چنین میفرمودند: خداوند خرم بدارد بندهای را که سخن مرا بشنود و دریابد و به دیگران که نشنیدهاند برساند؛چه بسیارند کسانی که دانش و علم را برای داناتر و فهمیدهتر از خود بازگو مینمایند!2 حال بنگریم افراد جامعه اسلامی پس از رحلت آن حضرت با قرآن و اهل بیت چه کردند و در برابر احادیث پیامبر«ص»چه نقشی ایفا نمودند؟ آنها خاندان پیامبر«ص»را از متن جامعه طرد نموده،خانهنشین ساختند و با ایشان،آنگونه رفتار نمودند که زبان را یارای برشمردن آنها نیست؛و آنگاه که در توطئه کنار زدن پاسداران اسلام راستین از صحنه اجتماع،پیروز شدند،توانستند میان قرآن و حدیث-که بیانکننده مفاهیم راستین آن بود- جدایی افکنند و کتاب خدا را بر اساس خواسته خویش تفسیر و تأویل نمایند!
با روی کار آمدن عمر بن عبد العزیز،دوره صد ساله جلوگیری از احادیث،پایان یافت و از این زمان که قرن دوم آغاز شد پیروان اسلامی رسمی!از حکومت خویش دستور یافتند که احادیث پیامبر را بنویسند،در نتیجه،دهها کتاب در سیره پیامبر و صحابه،و نیز در احادیث رسول اکرم«ص»گردآوری شد که در میان هزاران حدیث که در آن کتابها وجود داشت تنها حدیثی چند یافت میشد که به وسیله شاگردان واقعی مکتب اسلام از پیامبر«ص»بازگو شده است!!لیکن حتی همین چند حدیث نیز روحانی نمایان خود فروخته به دستگاه را،آزار میداد و لذا برای رهایی از آنها به دو طریق اقدام نمودند: اول این که:در علم«رجال و درایه»مقرر کردند که چنانچه یکی از راویان حدیثی،هواخواه و شیعه علی«ع»باشد آن،حدیث بیارزش و«ضعیف»خواهد بود!1 دیگر اینکه در زمینه حدیث،مجموعههایی تدوین نمودند که تا حد امکان از این گونه احادیث خالی بود و نیز احادیثی که کوچکترین برخوردی با حیثیت!قدرتمندان پس از رسول خدا«ص»و خلفای- به اصطلاح-راشدین داشت،در آنها موجود نبود!"