ملخص الجهاز:
"» ولی عارف این سئوال را مطرح میسازد:چه کسی میخواهد به جستجوی این کشف اقدام کند؟خود فرد یا روانکاو؟آیا کسیکه در اینطریق بجستجو میپردازد از جنبههای مختلف نفسی که در جستجویش است جداست؟آیا آن«شیء»روانی مورد پژوهش، شیئی ثابت است که اجزاء آنرا بتوان روزها و هفتهها،ماهها و سالها مورد بررسی و مطالعه قرار داد؟و چه خواهد شد اگر روانکاو یا روان درمانگر که ابزار دستش ذهن و معرفت خود اوست،تعبیر و تفسیرش اشتباه و خطا باشد؟3از طرف دیگر،تعداد رؤیاها و محتویات روانی،رمزها و نشانهها و سمبلهائیکه در بیداری یا رؤیاها خودی نشان میدهند حد و اندازه ندارد.
مولانا جلال الدین در این باره صحبت کرده میگوید که خشکی لبان،نشانهای از نیاز آدمی برای بدست آوردن آب است؛این احساس تشنگی احساسی است بس شادمانه چرا که شوق فرونشاندن آن تمام موانعی را که در سر راه است از میان برمیدارد...
داستان زیر از مثنوی مولوی گویای مطلب مورد بحث است: آن یکی زد سیلیئی مرزید را حمله کرد او هم برای کید را گفت سیلیزن سئوالی میکنم پس جوابم گوی و آنگه میزنم بر قفای تو زدم آمد طراق یک سئوالی دارم اینجا در وفاق این سئوال از تو همی پرسم بگو حل کن اشکال مرا ای نیکخو این صدا از دست من بودست یا از قفاگاه تو ای فخر کیا گفت از درد این فراغت نیستم که در این فکر و تأمل بیستم تو که بیدردی همین اندیش این نیست صاحبدرد را این فکرهین مثنوی،دفتر سوم عدهای از صوفیان از مقامها،که حاصل و اراده خود سالک است،و حال، که بر او حادث میشود سخن گفتهاند."