ملخص الجهاز:
"البته جا دارد اشاره کنم که این سیستم در مراکز فلسفه تحلیلی که بعضی از آنها را بررسی کردهام رایج است اما درباره مراکز فلسفه قارهای ممکن است وضع دقیقا به این ترتیب نباشد اما به هر حال در انگلستان در دانشکدههای فلسفه،فلسفه را به این نحو معرفی میکنند و از همین جا میتوان تفاوت آن با ایران را دریافت و آن را مقایسه کرد که ما وقتی دانشجوی فلسفه میگیریم،در دفترچههای کنکور و سایتهای راهنمای دانشآموزان یا کتابهای درسی دوره فلسفه تا قبل از دیپلم،فلسفه را چگونه معرفی میکنیم،این مشکل در واقع در جامعه ما عمومی است چون ما آن زمینه و سابقه درست تفکر انتقادی و تحلیلی را به بچهها نمیدهیم.
فلسفه چنانچه تاثیر و تاثر یا تعامل و داد و ستد روشمند با دیگر علوم نداشته باشد،هم از حیات باز میماند و هم نیرومندی عقلی را که میتواند به دیگر فروعات و دانشها عطا کند،محروم میسازد فکر میکنم حتی اگر این تصمیم برای ما ناممکن باشد که درسهای ما همه موضوع محور شوند،میشود تلفیقی از این دو ایجاد کرد؛یعنی میشود دانشجو در دو سال نخست دوره کارشناسی،با سیر تاریخی فلسفه آشنا شود،یعنی ببیند که از کجا شروع شد و به کجا ختم شد،بعد از آن،در سالهای سوم و چهارم(که کلاسها احیانا با دانشجویان فوقلیسانس میتواند یکی باشد)درسها دیگر میتوانند موضوعی باشند؛حتی درسهایی که تمهای فلسفه قارهای دارند؛یعنی مثلا یک درس میتوان اگزیستانسیالیسم باشد،یک درس میتواند پدیدارشناسی باشد و..."