ملخص الجهاز:
"پراتیک انقلابی و انتقادی (مارکسیستی)میداند برای باز-صورتبندی تمامی اشکال حیات شهری در جهت آنچه رویای مارکس بود:تغییر جهان!دبور خوش نداشت که فیلسوفش بنامند(این نکته را جورجو آگامبن هم تایید کرده)بلکه خود را در قدوقامت استراتژیستی شهری میدانست که هیات کلانشهرها را خوب میشناخت و توده بیمعنا و سرکوبگری کاپیتالیستی واقعا موجود را به شلاق نقد میکشید.
این کتاب(این دو کتاب)به واقع میتواند هویت شهرسازی مارکسیستی را احیا کرده و مورد تجدید نظر راستین و عملی قرار دهد؛چرا که جامعه نمایش و تاریخ و آگاهی طبقاتی دومانیفست کلاسیک و کهنهناشدنی سیاست کارگری و شورایی شهرند؛شهری که از مالکیت صرف تن میزند تا آن را برای سعادت بیشتر تمامی از پاافتادگان و تهیدستان شهری به اشتراک بگذارد و عملا بدل به کمونتهای برای زندگی واقعی شود.
در پایان میتوان گی دبور را به راستی،نه صرفا یک شهرشناس رادیکال بلکه یک شهرساز مارکسیست مسلح دانست که ثمره نظریاتش را در جنبشهای ریزودرشت چپگرا،زیست بومی و برآمده از اندیشه و عمل می 8691 دید اما حتی به آنها هم بسنده نکرد و پیشتر رفت و با تشکیل سازمانی بین المللی در اروپا تحت نام موقعیتگرای بین المللی بر آن بود که کلیت اروپا را از چنگ کاپیتالیسم پیشرونده به در برده و آن را آزاد و رها سازد؛تا خودش را از نو برسازد و تعریف کند.
شهرسازی مارکسیستی دبور را شاید بتوان یکی از کارآمدترین و بهترین بدیلهایی دانست که میتواند در برابر شهرگرایی(اوربانیسم)پست مدرنیستی قد علم کند و آن را از میدان به در ببرد؛چرا که این سنخ از شهرگرایی(پست مدرنیستی)ادامه حیات وجه کاپیتالیستی شهرسازی است که نوعی زیباشناسی سرد و رخوتزده شهری را تبلیغ میکند،در حالی که در شهرسازی رادیکال دبور،با وحدتی بینظیر از عناصری زنده و مهیج روبهروییم که میتوانند ارمغانی باشد در جهت زیست شهری پویا و رادیکال با هدف برقراری عشق و رفاقت."