ملخص الجهاز:
"با بررسی آثار جراحی مربوط به دورهی اسلامی معلوم میشود که رویکرد پزشکان در این مورد محتاطانه بوده است.
از سوی دیگر برخی روشهای جراحی مشابه آن برای درمان زخمهای شکم و بیرونزدگی رودهها وصف شده،اما در این موارد زهراوی بحثهای قبلی دربارهی شیوهی بخیه زدن را کاملتر کرده و نمونهای تاریخی از کسی که به شکمش نیزه زده شده بود،آورده است.
زهراوی که در اندلس فعالیت میکرد نوشته که انجام دادن این عمل را در زمان خود ندیده است،ولی تجربهی خود را در مورد کنیزی که گلویش با چاقو زخمی شده بود،باز گفته است:«کنیزکی چاقویی را برداشت در گلوی خود فرو کرد و بخشی از نای خود را برید و مرا به بالین او فراخواندند.
این دستور العمل در دستنامه های دورهی اسلامی هم تکرار شده،ولی علی بن عباس مجوسی،پزشک قرن چهارم،این درمان را قبول نداشته و به نقل از جالینوس گفته است که او تنها یکبار شاهد آن بوده و بیمار پس از عمل مرده است.
در واقع زهراوی هشدار داده که وقتی قانقاریا تا بالای آرنج یا زانو پیش رفته،نباید عضو را قطع کرد و واقعا همن در آن ایام این عمل جراحی را نمیتوانستند با موفقیت انجام دهند.
زهراوی چاقوی جراحی کوچکی را توصیف و ترسیم کرده است که برای باز کردن غدهها میشد آن را بین انگشتان قرار داد؛به طوری که بیمار متوجه نشود.
درمان دیگری که به درمان غدهها مربوط بود،روش پیشنهادی توصیف شده در آثار یونانی-رومی برای درمان پستانهای بزرگ شده یا آویختهی مردان بود که به این ترتیب انجام میشده است:ایجاد شکافی نیمدایره بر هرپستان،برش بافت چربی،بخیه زدن شکاف و استعمال مادهی بندآورندهی خون در موضع جراحی."