خلاصة:
تعادل بین تجربیات عملی و تحصیل در مدارس یکی از مسائل اصلی آموزش و پرورش، و
بخصوص آموزش زبان است.برای موفقیت در تدریس زبان، استفاده از تجربیات دیگران، «دانش به موضوع و تسلط
بر آن»، آشنایی با فنون تدریس و شیوهکار با زبانآموزان از ضروریات است.آگاهی از
اصول لازم برای تدریس و بررسی دیدگاههای نویسندگان مختلف درباره آموزش زبان، برای
معلمان این رشته بسیار مفید است.در این مقاله، نظرهایی که میتواند در تدریس زبان شفاهی یا گفتاری مؤثر افتد،
مطرح شده و بعضی از راهبردهای مهم و ارزیابی آنها به طور خلاصه آمده است و نتایج
کار معلمان و سازمانهای موفق در امر آموزش زبان فصیح و در یک کلمه، «دو زبانه
شدن»عرضه شده است.
ملخص الجهاز:
"susan brindly; teaching english, london:open press,university 1995,p.
(1)در ابتدای کار، ممکن است صحبت کردن یک کار ناآشنا و بیاهمیت به نظر آید و برای ارزشیابی موقعیت، دانش، درک و مهارت زبان آموزان مناسب ننماید، چون روشهای موجود برای بررسی این مهارت مناسب و هماهنگ نیست، ولی معلمان با استفاده از فعالیتهای فوق به زبانآموزان فرصت میدهند دانش خود را بهتر نشان دهند و حتی به مرحله عمل در آورند.
این نوع اطلاعات ممکن است در زمینههای مختلف تدریس مفید واقع شود، اما در اکثر مدارس، هیچ اثری از موارد ذکر شده مشاهده نمیشود و بیشترین تأکید بر نگارش، دستور زبان و فعالیتهای نظری است و در نتیجه، صحبت کردن یا به طور کلی گفت و شنود از دور خارج میشود، چه رسد به بیان نظرهای جدید، بحثهای منطقی، درک تجربیات و یافتن پاسخ مناسب برای آنها.
اگر معلمی بخواهد از موفقیتهای زبانآموزان خود خلاصهای تهیه کند که شامل کاربرد مؤثر زبان، شرکت در بحثها و فعالیتهای گروهی، قصه گفتن و توضیح مطالب، سخنرانی، اجرای نقش، تسلط بر زبان و دیگر موارد باشد، باید به هر زبانآموز توجه خاصی مبذول کند و رشد زبانی او، ارتباط زبانی او با دیگران و درک گفت و شنود، استعداد و درایت خاص او و حتی مشاهده جنبههای مهم کار را مد نظر قرار دهد."