ملخص الجهاز:
ولی افسوس که فتنه و استیلاء قوم وحشی مغول و تاتار و کشتار عام مردم این کشور و برانداختن و از میان بردن آثار فضل و ادب و همچنین هجوم و غلبۀ اقوام دیگر بقسمی منابع اطلاعات و سرچشمههای تحقیقات ما را معدوم و نابود ساخته است که هرگاه قرنها راجع بشعرای بزرگ ایران مانند:«رودکی» و«فردوسی»بتحقیق و تتبع پردازیم وغور و دقت نمائیم باز چنانکه باید و شاید از عهدۀ رفع مجهولات و اشکالات بر نیائیم و ببرطرف کردن اشتباهات کاملا موفق نشویم و کامیاب نگردیم،مخصوصا راجع بترجمه و شرح احوال و زندگانی استاد بزرگوار و ارجمندی مانند فردوسی که دربارۀ وی داستانها و افسانهها ساخته و قصهها و حکایات عاری از صحت و حقیقت پرداختهاند.
عقاید خاور شناسان اروپا محققان اروپا که راجع بفردوسی تحقیقات و تتبعاتی کرده و مقالاتی در ترجمۀ استاد بزرگوار طوس نگاشتهاند بعضی نظم مثنوی یوسف و زلیخا را بعد از سال چهار صد هجری یعنی پس از اختتام نظم شاهنامه میدانند چنانکه اته مستشرق آلمانی راجع بزمان تألیف و نظم این داستان مینویسد:شاید تألیف یوسف و زلیخاه بین 400 و 114 که سال وفات فردوسی است بعمل آمده باشد که بین سن هشتاد و نود فردوسی میشود.
و بعضی دیگر مینویسند فردوسی بعد از آنکه یک بار شاهنامه را در شهر طوس بسال سیصد و هشتاد و چهار تمام کرد از طوس مهاجرت اختیار نمود و این شعر که در آخر بعضی از شاهنامهها مندرج است بر آن دلالت دارد: ز هجرت سه صد بود و هشتاد و چار#که گفتم من این نامۀ شاهوار فردوسی به طرف قسمت غربی و جنوب ایران رهسپار میگردد و مثنوی یوسف و زلیخا را بامر امیر عراق و موّفق وزیر وی منظوم میسازد.