ملخص الجهاز:
"اگرچه در میان ذاتگرایان،بنیادگرایانی دیده میشوند که مطابق دیدگاه آنان،رسانه در تقابل کامل با دین قرار دارد،اما نظریات متعدد دیگری نیز وجود دارد که براساس آن،اگرچه رسانه ماهیتی مستقل از دین دارد و صرفا ابزاری نیست،اما میتواند به همراه مفاهیم و مضامین دینی در یک تعامل دو سویه قرار گیرد.
براساس نظریه وی،از آنجا که ماهیت فناوری و به تبع آن رسانهها،با تسخیر طبیعت و فرهنگ،جهانبینی انسان را تشکیل میدهد،و این تسخیر و اقتدار انسانی با هیچ معنا و یا ماهیت دیگری قابل جهتدهی نیست(چون ماهیت مستقل خود را دارد)،لذا تلاش در جهت دینی کردن رسانهها و یا رسانه ای کردن ادیان از دیدگاه هایدگر،تلاشی بیفایده و یا بیمعنا است.
البته منظور آن نیست که بدون مبانی نظری نمیتوان به تعامل کارگردگرایانه دین و رسانه نائل شد،اما بیتردید یافتن راهکارهای اساسی و تبیین کامل ارتباط این دو حوزه باید مبتنی بر پایهها و مبانی نظری باشد و تصور مؤلف آن است که برخی نظریات مذکور فاقد این عنصر مهم است.
رسانه دینی یا دین رسانهای(الگوی مطلوب) در این قسمت،سعی شده آنچه به عنوان الگوی مطلوب مورد توجه است بررسی شود،اما قبل از آن،ذکر چند نکته لازم است.
اما قبل از بیان مبنای اصلی و محور اساسی این چهار بردار،چنانکه گفته شد، توجه به این نکته لازم است که حتما باید بین تلقی از رسانه دینی با دین رسانهای تفاوت قائل شد، تفاوتی که شاید با استناد بدان،بتوان به اشکال اصلی نظریه پستمن نیز اشاره کرد.
New York:Harper and Row. Martin-Barbero,Jesus,Mass Media as a Site of Resacralization of Contemporary Cultures."