ملخص الجهاز:
"چرا که پیروان این نظریه معتقدند موضوع جسمانی خارج از ما و قائم به ذات خود است،و درک ما قائم به خود ماست و میان مدرک و مدرک هیچ نوع ارتباطی وجود ندارد،جز یک رابطه اضافی نسبت به معلوم خارجی و ما بطور مستقیم با اشیاء خارجی ارتباط پیدا میکنیم و علم چیزی جز اضافه نیست.
این یک ضرورت است که فرض کنیم واقعیاتی در خارج وجود دارند که ما علم حصولی ارتسامی خود را از آنها بدست میآوریم؛خلاصه آنکه از نظر کانت برای بدست آوردن علم حصولی اولا:باید یک سلسله اشیاء را در خارج فرض کرد و ثانیا:یک سلسله معلومات در ذهن ما وجود دارند که قائم به ذهن ما هستند و ثالثا:میبایست رابطهای میان این دو نوع وجود خارجی و ذهنی برقرار ساخت،و غیر از این راه دیگری برای حصول علم نداریم.
آنگاه برای کانت این اشکال مطرح میشود که با توجه به اینکه ما از یکسو با شیء خارجی سروکار داریم که مطلق و مستقل از ماست و از سوی دیگر با تصویر ذهنی، که مشروط و قائم به ماست،چگونه میان عینیت که خارج از ماست و ادراک که قائم به ماست،تطابق برقرار میشود؟ کانت،برای حل مشکل میگوید چارهای نداریم جز اینکه بگوییم لازم نیست سخن از تطابق بمیان آوریم.
در بحث از علم فقط میگوییم ظهوراتی در ذهن داریم که این ظهورات را از خارج بدست آوردهایم،و به دیگر خسن هنگامیکه با اشیاء مادی برخورد میکنیم،نمودهایی در ذهن ما پیدا میشوند که با اندوختههای ذهنی ما تطبق میکند و پیش از این مطابقتی میان آن پدیدارها با اشیاء خارجی وجود ندارد."