خلاصة:
دراین پژوهش به بررسی اثر FDI بررشد اقتصادی کشورهای میزبان می پردازیم. در این راستا 67 کشور را که مطابق گزارش آنکتاد در بین140 کشور جهان در جذب FDI از عملکرد بهتری برخوردار بوده اند انتخاب شده و با کاربرد تکنیک های اقتصادسنجی در قالب داده های تابلویی برای سال های 1998-2004 برآوردهای لازم را انجام داده ایم. دراین پژوهش فرضیه «رابطه رشد اقتصادی و جذب FDI » را با استفاده از مدل رشد اقتصادی رومر ـ منکیو ـ ویل (1992) مورد آزمون قرار داده ایم. کشورهای مورد بررسی در چهار گروه متمایز به شرح زیر به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته اند: 1. کل کشورهایی که نسبت به شاخص های بالقوه از عملکرد خوبی برخوردار بوده اند، 2. کشورهای درحال توسعه که نسبت به شاخص های بالقوه ازعملکرد خوبی برخوردار بوده اند، 3. کشورهای در حال توسعه غیر نفتی که نسبت به شاخص های بالقوه از عملکرد خوبی برخوردار بوده اند، 4. کشورهای نفت خیز. نتایج پژوهش بیانگر این است که: اول، FDI رشد اقتصادی کشورهای میزبان را تقویت می کند.دوم، درجه توسعه کشور میزبان بر میزان جذب FDI اثر گذاشته وسوم تفاوت معنا داری بین تعیین کننده های رشد اقتصادی درکشورهای نفت خیز با کشورهای دیگر وجود دارد.
This paper investigates the effects of Foreign Direct Investment (FDI) on economic growth. For this purpose we have set up a panel data for 67 countries during the years 1980-2004.All of these countries have been successful in absorbing FDI during this period. Since socio-economic characteristic of these countries is diametrically different، we have classified our sample into four groups as follows: a)Countries which their performance indicators in absorbing FDI is higher than their potential indicator for absorbing FDI، b)the developing countries that have good performance in absorbing FDI ،c)Non-oil developing countries that have good performance in absorbing FDI، d) Some oil producing countries such as Iran، Saudi Arabia، Nigeria، Indonesia، Algeria and Venezuela. To test our hypothesis on positive effects of FDI on economic growth we have benefited from Mankiw ، Romer، &Weil (1992) model. The results of our estimates shows that:Firstly، in all countries there is a positive relationship between FDI and growth،Secondly، the magnitude of the effect decreases when we move from the first group to the fourth group. Specially it is worth mentioning that there is a significant difference between oil and non-oil countries. Actually in the oil producing countries the determinants of growth has been significantly different compared to the other developing countries.
ملخص الجهاز:
"مطالعات پیش از دهه 1980 درخصوص اثر FDI بر رشد اقتصادی کشورهای میزبان برنز3در سال 1970،سرمایهگذاری مستقیم خارجی را به عنوان دومین عامل سرمایه(در کنار سرمایه داخلی)در تابع تولید معرفی نموده و با استفاده از مدل رشد نئوکلاسیکی چنین استدلال میکند که FDI بهطور ساده حجم سرمایه را در تابع تولید افزایش و درنهایت ستانده کل را افزایش میدهد.
لف)مطالعاتی که اثر FDI را بهصورت مستقیم بر رشد اقتصادی بررسی نمودهاند هادی زنوز(1383)در طرح مطالعاتی"تشویق و ترویج سرمایهگذاری مستقیم و چگونگی ایجاد واحدخدمات سرمایهگذاری خارجی"،امکانات جذب FDI در کشورهای مالزی،جمهوری کره،چین،ترکیهو ایران را باهم مقایسه نموده و باتوجه به ساختارهای موجود در هر کشور،اثر FDI را بر اقتصادکشورهای منتخب،مورد ارزیابی قرار داده و به این نتیجه رسیده است که: - FDI باعث رشد بالای اقتصادی و صنعتی کشور مالزی شده و زمینه توسعه صادرات این کشور رافراهم نموده است.
نتایج تخمین مدل این برآوردها را در قالب 4 الگو ارائه کردهایم که عبارتند از: الگوی 1:رشد در کشورهای موردمطالعه تابعی از سرمایه فیزیکی داخلی،سرمایه فیزیکی خارجی وسرمایه انسانی در نظر گرفته شده است.
اگرچه بسیاری از مطالعات کاربردی نشان میدهد که اثر FDI بر رشد اقتصادی کشور میزبان بیشازسرمایه داخلی است،اما در تمام برآوردهای این پژوهش ضریب سرمایه خارجی کوچکتر از سرمایهداخلی است که علل این پدیده در کشورهای درحال توسعه را میتوان در ضعف فضای اقتصادی مناسببرای بروز اثرات سرریز،انتشار دانش ناشی از FDI و محدودیتهای سیاستی،حقوقی و مشکلات موجوددر فضای کسب و کار این کشورها جستجو کرد."