خلاصة:
دولت ها از طریق اجرای سیاست های حمایتی مناسب، مانند پرداخت یارانه به مواد غذایی اساسی می توانند نقش مهمی را درتامین امنیت غذایی جامعه برعهده گیرند. با توجه به اینکه پرداخت یارانه، هزینه های سنگینی را به دولت تحمیل می کند، بنابراین، ضروری است این امر به صورت کاملا هدفمند انجام گیرد. یکی از راه های رسیدن به پرداخت هدفمند یارانه توسط دولت، بررسی تقاضای کالاهای مشمول یارانه است. در این پژوهش، با استفاده از مدل AIDS، تقاضای موادغذایی اساسی مشمول یارانه (قند و شکر، روغن، نان، گوشت وشیر) را درمناطق شهری ایران، از طریق داده های بودجه خانوارهای شهری ایران و شاخص قیمت های مصرف کننده منتشرشده توسط بانک مرکزی در سال های1363-1384، یک روش دو مرحله ای و تکنیک های همجمعی به دو صورت بلندمدت وکوتاه مدت برآورد کرده، همچنین قیود همگنی وتقارن را نیز با استفاده از آزمون والد مورد آزمون قرار داده ایم. درنهایت انواع کشش های قیمتی، درآمدی و متقاطع تقاضا به تفکیک بلندمدت و کوتاه مدت را به عنوان ابزاری برای تجزیه و تحلیل، محاسبه کرده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد به دلیل بی کشش بودن اقلام یارانه ای، هر گونه کاهش در پرداخت یارانه به کالاهای یادشده، به افزایش قیمت منجر شده ومخارج اضافی را به مصرف کنندگان تحمیل می کند. با این وجود، تغییر ساختار پرداخت یارانه و کاهش تدریجی یارانه های پرداختی به نان، قندوشکر و روغن وسوق دادن آن به سمت شیر و گوشت، به صورت کاملا هدفمند توصیه می شود.
Governments have an important role in planning and preparing the food these security through protection policies such as subsidizing the basic food in the same time pay subsidies it will increase the government expenditure،and hence، it is necessary to set specific goals carefully. In this article، the demand for main or basic foods، (i.e.bread، meat، milk، edible، oil and sugar) have been estimated by using AIDS Model and taking into account household budget in urban areas and consumer price index through two stage model and cointegration for the years 1934-2005. & estimation was done for both the short-run and the long-run and the homogenous constraint and symmetric have been examined by Wald test. As an instrument of analysis، price elasticity، income elasticity and cross price elasticity of demand have been calculated for the short-run and the long-run. The results show that reducing subsidies on these goods would put a pressure on consumer expenditure through the rise in the prices. However، changes in the structure of subsidies with a gradual reduction in the amount of subsidies for bread، edible oil and sugar and directing the payment toward meat and milk within a specific goal is recommended.
ملخص الجهاز:
"برآورد بلندمدت مدل در مرحله دوم بهصورت نامقید (به تصویر صفحه مراجعه شود)(اعداد داخل پرانتز آماره t محاسبه شده است) مأخذ:یافتههای این پژوهش- R2 کل سیستم برابر است با 0/72 بنابراین،با احتیاط میتوان گفت شرط لازم برای همجمعی و وجود رابطه تعادلی بلندمدت برقرار بودهکه شرط کافی نیز از طریق آزمون انگل-گرنجر1قابل بررسی است.
برآورد کوتاهمدت مدل بصورت نامقید در مرحله دوم(اعداد داخل پرانتز آماره t محاسبه شده است) (به تصویر صفحه مراجعه شود)مأخذ:یافتههای این پژوهش R2- کل سیستم برابر است با 0/79 ازآنجاکه تمامی جملات پسماند حاصل از برآورد نامقید مدل بلندمدت پایا هستند،لذا میتوانیم مدلتصحیح خطا را بهصورت زیر،به منظور برآورد توابع تقاضای اقلام اصلی یارانهای مصرفی بودجه خانواردر حالت نامقید کوتاهمدت،که محدودیت قید بودجه یا جمعپذیری را مدل خود به خمود دارد،تعریف کنیم: (به تصویر صفحه مراجعه شود)بهطوری که(به تصویر صفحه مراجعه شود)تفاضل سهم بودجهای کالای i ام،(به تصویر صفحه مراجعه شود)ضریب جمله تصحیح خطا و(به تصویر صفحه مراجعه شود)شاخصاستون است که بهجای شاخص واقعی منظورشده و M t کل مخارج انجامگرفته در بخش خوراک یا آنقسمت از کل درآمد است که به بخش خوراک اختصاص مییابد.
کششهای خودی و متقاطع قیمتی تقاضا در مرحله دوم(کوتاهمدت) (به تصویر صفحه مراجعه شود)مأخذ:یافتههای این پژوهش باتوجه به نتایج بهدستآمده در این جدول،کششهای خودی قیمتی بلندمدت مرحله دوم را که درقطر اصلی جدول آوردهایم،برای تمامی زیرگروههای در نظر گرفته شده منفی بوده که منطبق برانتظارات تئوریک مصرفکننده است."