روسیه و داستان های پلیسی گمشده مقالة

"و این خود گویای آن‌ است که چرا نام کارآگاه‌های داستانی روسیه به همان سهولتی که نام‌ ارواح معذب آناکارنینا و برادران کارامازوف بر سر زبان می‌آید، ملکهء اذهان نیست. جنایتکار فرضی از چه کسی می‌توانست بدزدد؟از یک انسان به‌ خاک سیاه نشسته و فقیر و وحشت‌زده؟و اصولا داستان هنرنمایی‌ یک کارآگاه شوروی در تعقیب و شناسایی«جنایتکار»ی که جرئت‌ کرده بود نظام را زیر سؤال ببرد برای خوانندهء متعارف شوروی چه لطف‌ و جذابیتی می‌توانست داشته باشد؟ البته مستثنیاتی هم بود. البته شاید ساده‌اندیشی به نظر آید،ولی یک داستان خوب‌ پلیسی مستلزم قهرمان‌هایی است که به‌هرحال برای دفاع از ارزش‌هایی واقعی و یا خیانت به آن‌ها پا به میدان گذاشته باشند: آزادی،دموکراسی و حقوق بشر. قهرمان این مجموعه‌ یک جاسوس شوروی بود به نام ماکسیم ایسایف که موفق شد با اسم‌ مستعار اتو فن استیرلیتز به تشکیلات گشتاپو رخنه کند. و این‌ همان چیزی است که خوانندگان داستان‌های پلیسی-حتی‌ پیچیده‌ترین آن‌ها-همیشه خواهان آن بوده‌اند:این‌که قهرمان‌ها، قهرمان باشند و افراد خبیث نیز واقعا خبیث."