ملخص الجهاز:
"بخاطر همین عمق بینش اسلامی و آگاهی سیاسی این نکته را بیش از دیگران دریافت که جنبش مشروطه منحرف گردیده و زمام واقعی آن در دست عناصر مزدور بیگانه و غربزده چون پیرم خان ها و تقیزادهها و عناصر ضد مردمی چون خانهای بختیاری و«السلطنه»ها و«الدولهها»قرار گرفته است و آنان تنها میخواهند علماء را بصورت«دکور» و برای فریب دادن مردم همراه خود داشته باشند،از اسم آنان برای بدست گرفتن قدرت استفاده کنند سپس آنانرا کنا زنند و به اسلام زادنی جامعه بپردازند.
تمامی مور خان مشروطه که اکثرا ضدیت شدیدی نسبت به شیخ دارند و از وارد آوردن هر نوع اتهام ابانی نداشتند،مجبور گردیدهاند اعتراف کنند که: «پس از فتح تهران و پیروزی سران مشروطه در سال 7231 با اینکه قبلا به او سفارش شده بود که برای مصونیت خود به یکی از سفارتهای بیگانه پناهنده شود.
اما شیخ زیر بار این ننگ نرفته و جواب داد:«کشته شدن را به این کار ترجیح میدهد» کسیکه به این درجه شجاعت و شهامت داشته و تا این اندازه آبروی اسلام و روحانیت را پاس دارد، آیا چنانکه مخالفانش ادعا میکنند میتواند:تنها بخاطر جاهطلبی یا حسادت شغلی یا پول گرفتن از دربار یا سفارت روس دست به کاری بزند؟وی مسیر شهادت را آگاهانه انتخاب کرد تمامی اتهامات و افترانات دشمنان را با خون خود پاسخ گفت و ثابت کرد که مخالفت وی با مشروطه نه بخاطر القای دربار یا روس بلکه بخاطر اسلام بوده و نیز مخالفت وی یک مخالف اصولی و مکتبی بوده است."