خلاصة:
هدف از این پژوهش بررسی روابط مستقیم و غیر مستقیم بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر(TQM) و عدالت رویه ای ادراک شده با تعهد سازمانی است به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از تعدادی سازمان های ارائه دهنده خدمات در شهر اصفهان، 294 نفر به صورت تصادفی برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. ابزار های مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) از بروکزوزیتز (1999) با 24 سؤال، پرسشنامه عدالت رویه ای از نیهوف و مورمن (1993) با 15 سؤال و دو پرسشنامه تعهد عاطفی و تعهد تداومی از میر و آلن (1999) و هوم و گریفیت (1991) به ترتیب با 3 و 5 سؤال بوده است. پرسشنامه های یاد شده برای اولین بار برای این پژوهش ترجمه و آماده شده اند. شواهد روایی و پایایی ابزار های مورد استفاده بررسی و تایید شده است. داده های حاصله با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون وتحلیل مسیر مورد مطالعه شده است. یافته ها حاکی از آن است که بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر و عدالت رویه ای با تعهد عاطفی رابطه مثبت و معنی دار (01/0>P) وجود دارد. از بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر نیز دیدگاه مدیریت و رهبری و استفاده از اطلاعات در کنار عدالت روی های ادراک شده با تعهد تداومی رابطه مثبت و معنی دار دارد. نتیجه حاصل از تحلیل مسیر نیز نشان می دهد تعهد عاطفی (و نه عدالت رویه ای ادراک شده و نه ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر) با تعهد تداومی (استمرار خدمت) دارای رابطه یک سویه و مستقیم است. همچنین بین عدالت رویه ای با تعهد عاطفی و بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر با عدالت رویه ای ادراک شده رابطه یک سویه و مستقیم وجود دارد. تلویحات تاثیرات مدیریت کیفیت فراگیر بر تعهد عاطفی و تداومی (استمرار خدمت) در پایان تحلیل شده است
ملخص الجهاز:
"استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی،دانشگاه اصفهان،اصفهان،ایران دریافت:84/12/24 پذیرش:87/7/30 کیده {IBهدف از این پژوهش بررسی روابط مستقیم و غیرمستقیم بین ابعاد مدیریت کیفیت فراگیر (MQT) وعدالت رویه‌ای ادراک‌شده با تعهد سازمانی است به منظور دستیابی به اهداف پژوهش،از تعدادیسازمان‌های ارائه‌دهندۀ‌خدمات در شهر اصفهان،294 نفر به صورت تصادفی برای پاسخگویی بهپرسشنامه‌های پژوهش انتخاب شدند.
در واقع این سؤال اساسیمطرح بوده که چرا برخی اعضای سازمان‌ها برنامه‌های رسمی مدیریت کیفیت فراگیر را بهدیدۀ مثبت می‌نگرند و به شیوه‌ای مطلوب در برابر آن واکنش نشان می‌دهند،در حالیکهاعضای دیگر ممکن است چنین برنامه‌هایی را عاملی مزاحم در سازمان بنگرند؟یکی ازمتغیرهایی که در تحقیقات برای پاسخ به این سؤال مطرح شده،عدالت سازمانی ادراک‌شدهاست که به عنوان عاملی واسطه‌ای کلیدی میان عوامل زمینه‌ای و نظرهای فردی کارکنانمعرفی شده است[17].
از طرفی دیگر تأثیر مشارکت در سیاستهاو رویه‌ها(0/291)و دیدگاه مدیریت و رهبری(0/156)،بر عدالت رویه‌ای و از آن طریق بر&%06129EOMG061G% تعهد عاطفی،حمایت جدی برای این موضوع است که موفقیت جدی برنامه‌های بهبود کیفیتخدمات و فعالیت‌ها در سازمان‌های ایران مستلزم وجود روش‌های مشارکتی و دیدگاه‌هایسطح بالا و حمایت‌گرانه از سوی مدیریت عالی سازمان‌هاست.
6991,84 [16] deviecrep dna tnemeganam ytilauq latot fo stceffe ehT.
pp,91,weiveR tnemeganaM [27] dna,sdnert,noitulove ehT:ytilauq rof gniganam fo yrotsih A(.
pp,04,lanruoJ tnemeganaM fo ymedacA [39] A-revonrut dna ecnesba,ssenetal eeyolpme fo ygolohcysp.
J. S,soraJ nA:ssecorp lawardhtiw eht no tnemtimmoc larom dna,evitceffa,ecnaunitnoc tnemeganaM fo ymedacA.
pp,53 lanruoJ tnemeganaM fo [68] dna ecitsuj lanoitazinagro neewteb pihsnoitaler eht.
5991,711-511,noitaicossa tnemeganam nrehtuos eht fo sgnideecorP [74] lacigolohcysp dna tnemtimmoc lanoitazinagrO."
(
, 
, 
)
