خلاصة:
اهمیت تقریب مذاهب و وحدت اسلامی برای کسانی که در صحنة اجتماعی حضور دارند، پوشیده نیست. علمای بزرگ اسلام از جمله امام خمینی( و مولانا مودودی، در این راه سعی فراوان کردهاند. با بررسی آثار آنها درمییابیم که این امر از مبانی قوی نظری ایشان نشأت گرفته است. در این مقاله مبانی نظری تقریب مذاهب اسلامی از منظر دو شخصیت مذکور بررسی میشود و به این نتیجه میرسد که اگر چه آنان تا حد زیادی در مبانی نظری تقریب مذاهب اسلامی مشترکاند ولی در فروعات، اختلافنظر جدی دارند.
ملخص الجهاز:
"دستورات دینی امام خمینی( بهعنوان یک فقیه، دستورات دین اسلام را منشأ حقیقی وحدت امت اسلامی و تقریب مذاهب میدانست که این موضوع را بدون هیچ مشکلی، از نظریات و سخنرانیهای وی میتوان دریافت: باید تعلیمات اسلام را گرفت و همانطوری که اسلام دستور داده است که همة مؤمنان در همهجا برادر هستند و امر کرده به اینکه اعتصام به حبلالله بکنید و متفرق از هم نشوید و دستور داده است به اینکه تنازع با هم نکنید والا فشل میشوید.
تعلمیات قرآن امام( با استناد به آیات، همه را به وحدت اسلامی و تقریب مذاهب فرامیخواند و عقد اخوت را یک دستور الهی میداند که باید میان مذاهب اسلامی گسترش یابد و آنچه باعث از بین رفتن و سست شدن این محبوب الهی شود را مبغوض شرع تلقی میکند و میفرماید: پیامبر اسلام عقد اخوت میان مسلمانان را در صدر اسلام اجرا کرد و به نص «إنما المومنون إخوة»، 541 اخوت میان همة مؤمنان برقرار شد.
ایشان تأکید داشتند که با تأسی از سیرة صحابه، میتوانیم به تقریب مذاهب و وحدت اسلامی دست یابیم و برای اثبات آن، سیرة صحابه را معرفی میکند که وقتی نبی اکرم(، انصار و مهاجرین را برادر یکدیگر قرار دادند، آنها این برادری را از عمق جان پذیرفتند و حتی تا مدتی یکدیگر را در وراثت شریک میدانستند، تا اینکه خداوند متعال با نزول آیه، 573 این توارث را تعطیل کرد."