ملخص الجهاز:
«کینه»این نظریه را در آثار دیگر خود نیز از قبیل«انقلاب ایتالیا»(1852-1848)،«انقلاب»(1865) و رسالاتی در زمینهء تاریخ مذهبی(«مسیحیت و انقلاب فرانسه»در سال 1845)مرعی میدارد اما دو اسم،کلیهء آثار تاریخی عصر رمانتیک را تحت الشعاع قرار میدهد: «اگوستن تیری»3و«میشله»4فقط ایندو نفر موفق شدند روح واقعی تاریخی بآثار تاریخی بدهند و تاریخ را بصورت یک اثر هنری در بیاورند.
فصل هفتم فلسفه و علم اخلاق رمانتیک رمانتیسم یک جنبش و تمایل هنری و یا بهتر بگوئیم مجموعهء تمایلات نوعی است که بر آن میشود هنر را از قید تکلفات سنت و ذوق و سلیقه آزاد سازد،در هنر رنگ و تحرک بیشتری وارد کند و با حرارت احساسات روح بیشتری در کالبد آن بدهد.
در اینجا تازگی اخلاق ثالثی ظاهر میگردد: از آنچه که گذشت چنین میتوان نتیجه گرفت که دو علم اخلاق وجود دارد،یک علم اخلاق برای کسانیکه میتوان آنها را عناصر طبیعی جامعه محسوب داشت(یعنی انبوه ملت که هیچگونه نبوغی از خود نشان نمیدهد)،و یک علم اخلاق دیگر برای افراد منتخب،برای کسانیکه هنر آنها را بسوی نبوغ سوق میدهد و مافوق دیگر افراد قرار میدهد.
نویسندهء رمانتیک بین سنوات 1840-1830،ضمنا از تبلیغات اخلاقی(که طرفداران کلاسیک آنرا هدف هرگونه اثر هنری تلقی میکردند)،از تئوری«هنر برای هنر»(که از سال 1850 مورد علاقه و توجه هنرمندان و نویسندگان فرانسه قرار میگیرد)و از فعالیت و تأثیر سیاسی مستقیم(که توسط«وینبی»در«خانهء چوبان»تحریم میشود)احتراز میجوید و خود را فردی بشمار میاورد که در عین توجه بامور دنیوی،از امور ربانی و الهی نیز آگاهی دارد و بر آنست که ملل مختلف را بسوی آیندهء بهتری ارشاد کند.
ولی آثار رمانتیک بزودی از این فرضیهها جدا شد و جنبهء جدید هنر رمانتیک قدرت معنوی خود را بوسیلهء آثار هنری پیریزی کرد نه بوسیلهء فرضیههای اولی و ابتدائی رمانتیسم.