"ساعتهای متمادی با اهل فن و خبرگان حاشیه نشین،که بهترین سالهای بهرهدهی تجربیات گرانبهایشان را کسی ارج نمیگذارد؛با اعضای تیم امداد نجات کوهستان هیأت کوهنوردی استان تهران که عموما جوانانی تحصیلکرده،ایثارگر،پرشور و خستگیناپذیر هستند و در سختترین شرایط و خطرسازترین موقعیتها به یاری حادثهدیدگان میشتابند؛و نیز با مجروحان از خطر رسته و بازماندگان داغدار به صحبت نشستهام؛و چند بار از باصطلاح پاسگاههای امدادی مسیر اوسون-پلنگ چال و آبشار شیرپلا دیدن کردهام (در مسیر کلک چال با وجود آنهمه مشتاقان علاقمند متأسفانه تاکنون پاسگاه امداد نجاتی وجود ندارد)و نتیجه بررسیهایم را به صورت چند پیشنهاد ساده عملی کوتاهمدت)برای مقابله با حوادث زمستان)و برنامههای درازمدت تنظیم کردهام و آن را به همهء علاقمندان به طبیعت و کوهستان،دستاندرکاران دلسوز نیاز میکنم و از آنان میخواهم هریک به قدر همت مادی و معنوی خود در این راه پا پیش بگذارند و به خاطر خدا؛و برای حفظ جان جوانانی که عزیزان و جگرگوشگان ما هستند حوادث مصیبتبار کوهستان را به حداقل برسانیم.
سیاهه وسایل لازم و ضروری برای فعال کردن پاسگاهها چنین خلاصه شده بود: الف:طناب و کارابین(برای رفتن به دره و صعود به صخرهها و دیگر عملیات امدادی) ب:برانکارد مخصوص کوهستان ج:صندلی حمل مجروح د:داروهای لازم هـ:کفش دوپوش و کتپر برای کوهیارانی که وظیفه گشتزنی دارند و:نصب تلفن(یا وسیله ارتباطی بیسیم)در پناهگاه شیرپلا(در مرحله اول)و پلنگ چال-پاسگاه آبشار و ایجاد ارتباط بین پاسگاههای امداد مستقر در کوهستان."