ملخص الجهاز:
"چنانکه،نهتنها،پشته(نسل)پیش از ما،بلکه،در پهنه صدها سال،جهانبینان شیفته حافظ قرآن،در زیارت خانه ابدی او،با آرزومندی و تجدید وضو،در کنار حوضی لبریز از آب همچو اشک چشم،و پس از گذر،از باغ سرسبز ایرانی،با پای برهنه،و کرنشی در اوج مهر و آزرم ،به آن تربت پاک،وارد صحن آرامگاه شده،نیت نموده ،به ضریح چوبی لسان الغیب،متوسل گشته،دخیل بسته، و با تفالی بر دیوان حافظ نیاکانشان،و یا،عاریتی نیکپی ،از کتابخانه 700 ساله آن بارگاه،با گوش سپردن به نوای جانافزای یکی از غزلخوانان مقبره،و،وانمایه(تفسیر) مشکلگشای او،برگرتفه،از بیش از بیست پشت، آزمودگی،روزنی راهگشا را در دل و جان خود،به یادگار میگرفتند!اما،هزاران شوربختی،که وزیر فرهنگ ما،در دوره پیشین(نه مغول!)،در نمایشی روشنفکرمآبانه،این نماد،و سازند والا را،ویران!و با دنبالهروی کورکورانهیی، قبر سرباز گمنام یونان را،جایگزین حافظیه!و ساختمان ایستگاه راهآهن فرانسوی را،جانشین سعدیه نمود!که آن ناآساییها(بیحرمتی)،در برپایی این بیگوهریها را، به گونهیی دیگر،درباره آرامگاه ابو علی سینا،بابا طاهر....
با ژرفنگری،در آرزوهای استاد دکتر سید محمود حسابی،بنیانگذار دانشگاه و بسیاری از مراکز علمی، آموزشی،صنعتی،فرهنگی و پژوهشی کشرمان،که :"اگر،به جای بار سنگین مخارج آنچنانی جشنهای تاجگذاری؛و هنر شیراز؛و آن دشمنتراشیها و دلبریدگیها؛بخش کوچکی را،برای نگاهداری (به تصویر صفحه مراجعه شود) اعضای شرکتکننده در اولین کنفرانس بین المللی حفظ و حراست از لایه اوزون دانشگاه آکسفورد،سال 1963 میلادی (پروفسور حسابی در عکس با علامت دایره مشخص شده است."