ملخص الجهاز:
"اکنون اگر در این سیر پژوهشی-علمی به پارهای قواعد و قوانین عقلی همانند«الممکن یحتاج الی العله فی الحدوث و البقاء»یا«المعلول قائم بعلته التامه» در کتابهای فلسفی برخورد کرد،تکلیف او چیست؟آیا باید ساحت بلند کلام معصوم(ع)را از توجه به این قواعد عقلی عاری بداند؟آیا چنانچه پژوهشگر روایت از این قواعد فلسفی و قوانین عقلی در شرح و تبیین کلام امام علی(ع)بهرهای برگرفت،مرتکب خطایی نابخشودنی شده است و از راه درست درک و دریافت معارف اهل بیت(ع)دور شده است؟آیا او امام معصوم را وامدار فلاسفه یونان و ایران باستان کرده است؟آیا او مقام فلان فیلسوف یا فلان عارف را بر مقام بیمانند امام علی(ع)ترجیح داده است؟ مگرنه آن است که روایات معصومان و کتاب وحی خداوندی به زبان مبین عربی است و در این آیات روشنگر و سطرهای نورانی، قلههای رفیع ادبیات عرب خودنمایی میکند؟و مگرنه آن است که شیرینترین استعارات،کنایات و تشبیهات و فصیحترین و بلیغترین عبارات عربی در این فرهنگ ناب قدسی یافت میشود؟آیا در این بیکران زیباییهای ادبی و سطرها و جملههای شیوای عربی،کلمه فاعل-بهاصطلاح نحوی-در همه آنها مرفوع-بهاصطلاح نحوی -نیست؟آیا کتاب خداوند و گفتارهای معصومان علیهم السلام از قاعده کل فاعل مرفوع که قاعدهای قراردادی و اعتباری در زبان و ادب عربی است،پیروی نکردهاند؟و آیا این بهکارگیری قوانین ادبیات عرب وامدادی کتاب خدا و امامان معصوم(ع)به ادیبان عرب محسوب میشود؟یا اینکه به فرموده امام علی(ع)«انا لامراء الکلام و فینا تنشبت عروقه و علینا تهدلت غصونه؛ما امیران کلامیم و ریشه آن در ما جای گرفته است و شاخسار آن بر ما سر فرود آورده است»(همان،خطبه 132)."