ملخص الجهاز:
"عارفان شناخت نامهای خداوند را پنجره تماشای او دانستهاند و هستی و جهان را بستر تجلی این اسما شمردهاند.
خداوند حقیقتی است که سرچشمه همه این نامهای زیباست.
این آشکارشدگی بر خود،جای تجلی خداوند بر خود اوست،در آن روشنایی غیر قابل وصف،نامها و صفتها پدید میآیند:خداوند خود را زیبا میبیند و زیبایی جلوه میکند و نام«زیبا»آشکار میشود.
اما در همان لحظه،در همان لب زدن نخستین شعله،عشق پدید آمد و همه جهان را-همه عالم را که بسی گستردهتر و فراگیرتر از جهان است-به آتش کشید: در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش بههمه عالم زد (به تصویر صفحه مراجعه شود) *نشانگان تمام هستیها و هستها آینه نامهای خداوندند.
پس وقتی ما،بهعنوان تصورهای حقیر محدود،مثلا به مهربانی خداوند میاندیشیم،آیا در همان لحظه به گذشت یا زیبایی او نیندیشیدهایم؟بگذار اینرا بپرسم:اگر یک نام خدا در چیزی نور بریزد،آیا آن چیز نشانهای از همه نامهای خدا نیست؟چرا که هست.
در این کشف غریب،تنها یک حقیقت وجود دارد:هرچه هست، تماشاخانه همه نامهای خداوند است.
*این بیم و آن امید تغییر و دگرگونی جهان،عوالم هست نیز بستر و پدیدآمده از یک کنش دیگر است:تنازع نامها!گاه نامهای خداوند در یک عرصه و جلوهگاه،سر نزاعی ظاهری برمیدارند و در اوج مخالفتها و تضاد شکلی و صوری،مایه تحرک،جنبش و تکامل اشیا و عالمها و آدمها میشوند.
با آنکه تمام نامهای خدا هریک جلوهای در انسان دارند،اما نام اعظم خداوند در این بستر تجلی تام دارد.
این صفات خداوند است که مبدا و منشا تکثیر و گوناگونی نامهای او میشود.
تجلی خداوند در این مشهد نیز ظهور ذات برای ذات و آگاهی ذات از ذات است:آگاهی بهخود و ظهور برای خود."