ملخص الجهاز:
"». چرا این حالات امور (state of affairs) چنان مهم شدهاند که سوگند به آنها خورده شده است؟آیا جز این است که مصادیق مواجهه جدی حقند که بر باطل میتازند و آن را درهم میکوبند؟بله،به فراخور موقعیتها و جایها، «یورش حق»تفاوت و تنوع مییابد ولی ساختار مواجهه با باطل یکسان است؛تاختن،افروختن و غبار پراکندن و جمع را شکافتن و در یک کلمه «دمغ»؛چیزی که قرآن در آن قاعده یاد شده بالا از آن یاد کرده است و چنانکه از این منظور آموختیم،یعنی گرفتن امر باطل با قهر و چیرگی و از میان برداشتن آن با توجه به اینکه سورههای مکی اولین مواجهه حق با ساختار جاافتاده جاهلیت حجاز بود،از ساختار و محتوایی کوبنده و خشن برخوردار شد.
امر واقعی وقتی رخ مینماید، برهونی بر جای میگذارد مثل ویرانههای پس از یک جنگ درهم کوبنده لذت ما هنگام تماشای این برهوت یک لذت عقلی است و مبتنی بر این آگاهی است که هرآنچه مجازی و باطل بوده است کنار رفته؛طوری که ما میتوانیم چهره صریح امر حق را ببینیم.
انسان از یکسو میخواهد سیکنه داشته باشد و ازدواج و تشکیل خانواده،مهمترین عامل سکونت نفس اوست(از جنبههای خشن جنگ الزامی است که بر جنگاور برای ترک همسر و خانواده وارد میآورد)ولی از سوی دیگر،نمیخواهد به دور از چهرهنماییهای گاهبهگاه حق بماند؛یعنی تمایل به این دارد که در تجربههای خودش گاه بهگاه از این ساختار خشونتآمیز نیز بهره ببرد."