ملخص الجهاز:
"گالیله حبس خانگی را تجربه کرد و اگرچه -هرچند به شیوهای متفاوت-کماکان مجبور به عذرخواهی بود اما آثارش را با نام مستعار منتشر میکرد.
«برگهای علفزار»موجب شد ویتمن همین شغل را هم از دست بدهد،هرچند که ادوین ارلینگتن رابینسن توانست شغل دفتری بیدردسری در کاستمزهاوس نیویورک دست و پا کند،پیش از آنکه اشعارش در گزیدههای«باشگاه کتاب» مننتشر شود: ادنا سنت وینسنت میلی به پاریس رفت و سعی کرد خوش باشه اما روزگار باش یار نبود و پولیتزر از سر راه برش داشت چند تا شعر نوشت و یه تئاتر کار کرد و تصمیم گرفت تو آمریکا بمونه واسه اینکه آزار نبینه به یه مزرعه رفت و با دونههایی که تو موهاش بود اونجا راحتتر زندگی کرد تو دل داستان عاشقانه کاههای کپه شده دین که تن بسیاری از نویسندگان را آزار داده بود و مغزشان را فرسوده کرده بود،فرانسوا دو شاتو بریان را نجات داد،به او جایگاه آسودهای در کنار سلاطین بخشید و مشاغل دیپلماتیک بیدردسری برایش به همراه داشت.
افرا بن-مثل بومارشه-جاسوس دربار بود اما به ازای خدماتی که ارائه میکرد درآمد کافی نداشت، تا آنجا که به خاطر بدهی به زندان افتاد و نوشتن را زمانی آغاز کرد که از زندان آزاد شده بود.
فرهنگ یونانی که ذاتا شفاهی بود،به کلمات وزن داد،اما اینطور کلمه همچون بوی عطری در چشم به هم زدنی ناپدید میشد و از خاطر میرفت و باید حس میشد،حفظ میشد،نجات مییافت و در ذهن حک میشد و به همین دلیل بود که شعر،هنر سخنوری حتی استدلال،بر صدا،بعد و تقارن تاکید داشتند و برای افزودن به طعم و تندیشان،صفات و فرمولها را به کار میبردند."