خلاصة:
تحقیق حاضر به بررسی رابطه محافظهکاری با میزان توزیع سود پایداری آن میپردازد.در این پژوهش دادههای مالی 98 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای سالهای 1379 تا 1385 جمعآوری و فرضیات تحقیق با استفاده از تحلیل ضرایب همبستگی و مدلسازی رگرسیونی آزمون شده است.اولیه فرضیه تحقیق به آزمون تجربی یکی از دلایل محافظهکاری و دومین فرضیه به آزمون تجربی یکی از انتقادات وارد بر محافظهکاری میپردازد.فرضیه اول با توجه به مبانی نظری مطرح شده از منظر تئوری نمایندگی تبیین گردیده و پیشبینی میکند با افزایش محافظهکاری،توزیع سود سهام کاهش مییابد.یافتههای تحقیق حاکی از آن است که شواهد متقاعد کنندهای در حمایت از این فرضیه وجود دارند.در دومین فرضیه تحقیق پیشبینی شده است که پایداری سود همزان با افزایش میزان محافظهکاری کاهش مییابد.با استفاده از اقلام تعهدی غیر عملیاتی برای سنجش محافظهکاری،شواهد متقاعدکنندهای که حاکی از تایید این فرضیه باشد به دست نیامد،بااینحال در صورت استفاده از نسبت تعدیل شده ارزش بازار خالص داراییها به ارزش دفتری آنها برای اندازهگیری محافظهکاری،فرضیه دوم تحقیق در سطح مناسبی از معنیداری پذیرفته میشود.بنابراین امکان اظهار نظر صریح درخصوص پذیرش یا عدم پذیرش فرضیه دوم تحقیق وجود ندارد.
In this paper، we examine the effect of accounting conservatism on earnings persistence and earnings distribution. This survey uses non-operating accruals and adjusted market to book ratio as a proxies for accounting conservatism. We employ financial data of 98 firms listed in Tehran Stock Exchange. Correlation coefficients and linear regression analysis were used to test hypothesizes. The first hypothesis examines relationship between conservatism and earnings distribution. This hypothesis is based on agency theory and predicts there is a negative relationship between these variables. Our empirical results support the first hypothesis. Second hypothesis is based on critics about conservatism and predicts more conservative earnings are less persistent. According to our empirical tests، there are not enough supportive significant evidences to accept (also to reject) this hypothesis. This result implies that more researches are needed to shed light on relationship between conservatism and earnings persistence.
ملخص الجهاز:
"با استفاده از اقلام تعهدی غیر عملیاتی برای سنجش محافظهکاری،شواهد متقاعدکنندهای که حاکی از تایید این فرضیه باشد به دست نیامد،بااینحال در صورت استفاده از نسبت تعدیل شده ارزش بازار خالص داراییها به ارزش دفتری آنها برای اندازهگیری محافظهکاری،فرضیه دوم تحقیق در سطح مناسبی از معنیداری پذیرفته میشود.
محافظهکاری همواره مورد تاکید تدوینکنندگان استانداردهای حسابداری بوده و بر اساس الزامات این استانداردها از کاربردهای عملی فراوانی برخوردار است که برای مثال میتوان موارد ذیل را برشمرد:بکارگیری قاعده اقل بهای تمام شده یا خالص ارزش فروش در ارزشیابی موجودیها،عدم شناسایی سرقفلی و دیگر داراییهای نامشهودی که در داخل واحد تجاری ایجاد شدهاند،به حساب هزینه منظور کردن مخارج تحقیق و توسعه، شناسایی و گزارش مخارج قبل از بهرهبرداری به عنوان هزینه و نه یک قلم دارایی و...
(به تصویر صفحه مراجعه شود) که در آن: E سود قبل از اقلام غیر مترقبه که بر ارزش بازار خالص داراییها تقسیم شده است و DCON متغیر موهومی است که اگر سطح محافظهکاری یک شرکت در سال،بیش از میانه میزان محافظهکاری تمامی شرکتها در آن سال باشد مقدار آن 1 و در غیر این صورت مقدار آن صفر منظور میشود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) اولین فرضیه تحقیق رابطه بین مقادیر اقلام تعهدی غیر عملیاتی( قرینه اقلام تعهدی غیر عملیاتی)به عنوان شاخصی از میزان محافظهکاری اعمال شده در تهیه صورتهای مالی و میزان سود توزیع شده بین صاحبان سهام را مورد بررسی قرار میدهد.
(به تصویر صفحه مراجعه شود) آزمون فرضیه دوم تحقیق با استفاده از این معیار نیز از طریق برازش مدل(4)انجام میشود،با این تفاوت که محاسبه مقادیر متغیر موهومی به جای میانه توزیع(قرینه)اقلام تعهدی غیر عملیاتی،براساس میانه توزیع نسبت تعدیل شده ارزش بازار به ارزش دفتری خالص داراییها صورت میگیرد."