خلاصة:
ملا صالح مازندرانی از علمای بنام سدة یازدهم است. شرح ملا صالح مازندرانی بر الکافی، از بهترین شروح این کتاب است و بر دو بخش اصول و روضة آن نگاشته شده است.در این مقاله، بر اساس شرح ملا صالح بر الکافی، روش او در شرح احادیث توصیف میگردد و سپس نقد روششناختی علامه شعرانی دربارة برخی از دیدگاههای این شارح بیان میگردد.روش ملا صالح مازندرانی در شرح احادیث الکافی عبارت است از: بررسی سند و شرح و تفسیر متن. همچنین روش ایشان در شرح متن عبارت است از: واژهشناسی و معناشناسی، استناد به آیات قرآن، استناد به سایر روایات و اثبات محتوای حدیث.
ملخص الجهاز:
ملا صالح، در نهایت، نظر رجالی خود را چنین بیان میکند: وجهی برای اینکه علامه وی را در میان افراد مورد جرح آورده است، نمیبینم، جز اینکه از سوی دوانیقی منصب قضا را پذیرفت و این چیزی نیست که موجب جرح گردد.
ملا صالح دربارۀ راوی حدیث توضیح میدهد و از علامه حلی، کشی و شیخ طوسی نقل میکند که او فردی کذاب بوده است، اما با وجود ضعف سند، این حدیث را معتبر میشمرد و معتقد است، راوی کاذب نیز گاه راست میگوید.
شارح دربارۀ عبارت «و ذاک أن الأنبیاء لم یورثوا درهما و لادینارا» مینویسد: این عبارت ظاهرا با آیات و روایتی که بیانگر ارث و میراث انبیاست، منافات دارد، لیکن در جواب باید گفت: مراد این است که در شأن و منزلت انبیا نبوده است که همچون اشخاص الغیبة، ص179؛ شرح الکافی، ج1، ص222.
ملا صالح هدف ذکر این حدیث را در این باب از اصول الکافی، بیان عینیت صفات و ذات الهی بر میشمرد.
ذات عاری از وجود و وجوب را موجود و واجب دانست و نیز سایر صفات او، یا اینکه معنای عینیت صفات را نفهمیده است، یا میان مفاهیم کلی و افراد آنها فرقی قایل نشده است.
همچنین هیچ دلالتی بر نفی موارد دوم و سوم ندارد، زیرا مبنی بر خلط میان مفهوم کلی و فردی است؛ چون اگر مراد، این است که ذات بالذات عین مفاهیم کلی باشد، فی الجمله آنچه ذکر نموده دارای وجهی است.
1 علامه شعرانی در نقد شرح ملا صالح مینویسد: تفسیر شارح، خلاف ظاهر عبارت حدیث است؛ زیرا با توجه به مطلب قبل و بعد، جمله امام( در مقام اثبات ضرورت در طبیعت است.