خلاصة:
گرفتار شدن اقتصاد در چنبره تئوریها و مجادلات آکادمیک موجب شده که در طول چند دهه گذشته، اقتصاد هر چه بیشتر از واقعیتهایی فاصله بگیرد که داعیه فهم و پیش بینی آنها را دارد. نویسنده در این مقاله با بررسی دو مورد از تئوریهای اصلی مسلط بر مجامع دانشگاهی و به تبع آن محافل اقتصادی دولتی در کشورهای سرمایه داری، ضمن به خطا بودن آنها، عمده بار گناه بحران جاری را بر دوش اقتصاد دانان دانشگاهی میگذارد که با پای فشردن بر این تئوریها، نه تنها از پیش بینی این بحران اقتصادی از طریق ابزارهای تجزیه و تحلیلی خود قاصر ماندند، بلکه دولتمردان و مردم را به درون بحرانی با این گستردگی راندند که در طول هفتاد سال گذشته، جهان به خود ندیده است.
ملخص الجهاز:
"اما به طور کلی، اقتصاددانان آکادمیک درباره بزرگترین مشکل اقتصادی در طول هفتاد سال گذشته، چه کار مفیدی انجام داده اند؟ حقیقت حتی از این پرسش شعارگونه نیز وخیم تر است: نه تنها اقتصاددانان به عنوان صاحبان یک حرفه، در راهنمایی کردن جهان برای خارج شدن از این بحران ناتوان بوده اند، بلکه در اصل، آنها مسئول راندن ما به درون آن هستند.
ولی چرا این سپر بلاها به این روشها عمل کرده اند؟ حتی طماعترین بانکداران دوست ندارند پولشان را از دست بدهند، پس چرا آنها خطراتی را که آشکارا به خودکشی میمانست، به جان خریدند؟ پاسخ را باید در بیان به زیبایی بیانشده کینز در هفتاد سال قبل جست و جو کرد: «مردان عملگرایی که باور دارند در برابر وسوسه هر تأثیر روشنفکرانه نفوذ ناپذیر هستند، معمولا بردگان یک اقتصاددان متوفی هستند.
دو پرفسور آمریکایی رومن فریدمن و مایکل گلدبرگ در کتاب اخیر خود «اقتصادهای دانش معیوب»، شکایت میکنند که به کلیه دانشجویان فارغالتحصیل در رشته اقتصاد و تعداد روزافزونی از دانشجویانی که قبل از دوره فارغالتحصیلی قرار دارند نیز آموخته میشود که اتخاذ رفتار منطقی، راهی علمی است که باید از تئوری انتظارات منطقی بهره گیرد.
برنامههای پژوهشی غالب را باید به عنوان شکست به رسمیت شناخت و به جای استفاده از فرضهای به شدت ساده شده برای ایجاد تهیه مدلهای ریاضی که استنتاجات عددی دقیق را پشتیبانی کنند، اقتصاد باید آغوش خود را به روی طیفی از رویکردهای نظری، مجددا باز کند، بینشهای نسبت به تاریخ، روانشناسی و جامعهشناسی را در بر بگیرد و شیوههای مورخان، تئوریپردازان سیاسی و حتی روزنامهنگاران را به کار گیرد، نه فقط شیوههای ریاضیدانان و آمارشناسان را."