خلاصة:
مقالهی حاضر در راستای نقد و تحلیل شیوههای رواندرمانگری،تهیه شده و هدف آن بررسی اثربخشی شیوههای درمانگری شناختی-رفتاری2بر مشکلات روانشناختی است که این مقاله صرفا یافتههای غیر ایرانی را مورد تحلیل قرار داده است اصل مقاله برگردان فراتحلیلگری باتلر و همکاران(2006)است که به تناسب موضوع مقالات مناسب بهویژه از 2004 تاکنون به آن اضافه شده است.
مطالعهی مروری حاضر،مقالات اخیر متاآنالیز را در زمینهی نتایج CBT روی طیف وسیعی از اختلالات روانپزشکی خلاصه مینماید.در این کار،شانزده مقاهلی متاآنالز که از نظر روش تحقیق بسیار دقیق بودهاند و مورد تحقیق قرار گرفتهاند.مطالعهی مروری حاضر به بررسی و مقایسهی اندازههای اثر3درمانشناختی-رفتاری و گروههای کنترل دیگر میپردازد و بر تضاد اندازهی اثر درمانشناختی-رفتاری با سایر گروههای کنترل تأکید دارد (1).مقالهء حاضر در راستای نقد و بررسی نظریههی رواندرمانگری به منظور بررسی رواندرمانگریهای شناختی رفتاری با حمایت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تهیه گردیده است.اصل مقاله و جداول برگردان مقالهء باتلر و همکاران (2006)،است که با دقت نسبتا مطلوبی فراتحلیلگریهای انجامشده در زمینه CBT را تا سال 2004 پیگیری نموده است.به دلیل دقت عملی که باتلر و همکارانش در این بررسی داشتهاند ترجیح داده شد تمام مقاله به فارسی برگردانده شود و از آن تاریخ تا سال 2009 فراتحلیلگریهای مهمی که در سایتهای معتبر به آنها برخوردهایم را برای اطلاع اضافه نمودهایم،هرچند نتایج آن در پردازش اطلاعات وارد نشدهاند. که این تضاد بیانگر کارآیی(اثربخشی) CBT بر طبق مطالعات متاآنالز است.بیشترین اندازهی اثر دریافتی این پژوهش به CBT بر افسردگی تکقطبی،اختلال اضطراب تعمیم یافته،اختلال وحشتزدگی با و بدون وسعت هراس،هراسهای اجتماعی،اختلال استرس پس از حادثه و اختلال افسردگی و اضطراب دوران کودکی بوده است.
اندازهی اثر برای CBT در مشکلات زناشویی،خشم،اختلالات جسمانی دوران کودکی و درد مزمن،در طیف متوسط قرار دارد.در درمان افسردگی بزرگسالان،کارآیی CBT ،تا حدی،از کارآیی داروهای ضد افسردگی بالاتر است.کارآیی CBT در درمان افسردگی و اختلال وسواس بیاختیاری دوران بزرگسالی،مساوی با کارآیی رفتار درمانگری است. اندازهی اثر بزرگی در مطالعات کنترلنشده برای درمان پرخوری عصبی و اسکیزوفرنیا وجود دارد.شانزده مقالهی متاآنالیزی که مرور شده است،بر کارآیی CBT برای بسیاری از اختلالات تأکید دارند.هرچند یک رویکرد متاآنالز محدودیتهای خاص خود ار دارد و در تعبیر و تفسیر نتایج آن میبایست این محدودیتها را مد نظر قرار داد،توجه به این نکته که یافتههای این تحقیق با یافتههای سایر تحقیقات مروری که از روشهای تحقیقی دیگری استفاده نمودهاند،هماهنگ و همساز است،حائز اهمیت است.
This review summarizes the current meta-analysis literature on treatment outcomes of CBT for a wide range of psychiatric disorders. A search of the literature resulted in a total of 16 methodologically rigorous meta-analyses. Our review focuses on effect sizes that contrast outcomes for CBT with outcomes for various control groups for each disorder, which provides an overview of the effectiveness of cognitive therapy as quantified by meta-analysis. Large effect sizes were found for CBT for unipolar depression, generalized anxiety disorder, panic disorder with or without agoraphobia, social phobia, posttraumatic stress disorder, and childhood depressive and anxiety disorders. Effect sizes for CBT of marital distress, anger, childhood somatic disorders, and chronic pain were in the moderate range. CBT was somewhat superior to antidepressants in the treatment of adult depression. CBT was equally effective as behavior therapy in the treatment of adult depression and obsessive-compulsive disorder. Large uncontrolled effect sizes were found for bulimia nervosa and schizophrenia. The 16 meta-analyses we reviewed support the efficacy of CBT for many disorders. While limitations of the meta-analytic approach need to be considered in interpreting the results of this review, our findings are consistent with other review methodologies that also provide support for the efficacy CBT.
ملخص الجهاز:
برای مثال یک مطالعهی مروری بر روی مقالات متاآنالیز و مطالعات اولیه بر روی CBT برای افسردگی حاکی از آن هستند که کارآیی CBT در مقالات مورد اغراق قرار گرفته است(پارکر8،روی9و ایرز200310).
آنها مطالعاتی را که دابسن مرور شده بودند را دوباره تحلیل کردند و این بار،عامل وفاداری محقق را کنترل نمودند و متوجه شدند که عامل وفاداری محقق،در نیمی از مطالعاتی که به مقایسهی CBT با سایر درمانها پرداختهاند، دخیل بوده؛ولی عامل وفاداری محقق،در 37 مطالعهی دیگر دابسن،هیچ دخالتی نداشته است.
علاوه بر این،برای تحکیم بخشیدن به این یافتهها،نتایج تعدادی از مطالعات مروری اخیر را به آنها اضافه نمودهایمهءدیرابیس و کریتز-کریستوف1(1998))،در مطالعهی مروری خود بر روی کار آمدن درمان،نتایج مشابهی را از میزان عود یک سال بعد از درمان CBT ،در سه مطالعهی بالینی وسیع گزارش نمودهاند.
به طور کلی،نتایج فواید بالینی بسیاری را برای CBT مبتنی بر تروما نسبت به گروه انتظار و گروه کنترل در همهی سنجشهای مربوط به نشانههای PTSD نشان دادند(49/1- ES میانگین)؛همچنین مدارکی دال بر این موضوع وجود دارند که CBT مبتنی بر تروما،از نظر بالینی،تأثیر معناداری بر افسردگی و اضطراب این بیماران گذشته است.
از بین این موارد برای اختلال افسردگی و وحشتزدگی مدارک متاآنالیز بسیار زیادی وجود دارند که مبتنی بر کارآمدی بسیار وسیع CBT در درمان آنها میباشد که در مقایسهی با درمان دارویی 50%عود کمتری دارد.
همانطور که مطالعات نتایج کنترلشده دیگر نیز نشان میدهند، متاآنالیزهایی که در آینده انجام میشوند،باید میزان قدرت CT را برای درمان این اختلالها و سایر اختلالها مورد بررسی قرار دهند.