خلاصة:
هدف از انجام این پژوهش،تعیین اثربخشی آموزش تغییر سبک زندگی به شیوه گروهی بر افزایش رضایت زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر تهران بود.بدین منظور با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس از افراد مراجعهکننده به مراکز درمانی شهر تهران 72 نفر با تشخیص نارضایتی زناشویی انتخاب و به شیوهء تصادفی در گروههای آزمایش و کنترل قرار گرفتند.گروه آزمایشی آموزش مبتنی بر روش روانشناسی فردی آدلر را در عرض 11 هفته دریافت کردند در حالی که دربارهء گروه کنترل آموزشی انجام نشد. فرض پژوهش بر این بود که آموزش تغییر سبک زندگی افزایش رضایت زناشویی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل را باعث میشود.ابزا استفاده شده در این پژوهش،پرسشنامه رضایت زناشویی اینریچ بود که در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون برای گردآوری دادهها بر آزمودنیها اجرا شد.تحلیل کوواریانس حاکی از آن بود که آموزش تغییر سبک زندگی،به طور معنادار میزان رضایت زناشویی در مرحله پسآزمون را در گروه آزمایشی افزایش داد.
ملخص الجهاز:
"فرض پژوهش بر این بود که آموزش تغییر سبک زندگی افزایش رضایت زناشویی در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل را باعث میشود.
رویکرد درمانی،آموزشی تغییر سبک زندگی که در این پژوهش استفاده شده است،چهار گام عمده را شامل میشود که این گامها عبارت هستند از:1-ایجاد رابطه 2-درک و فهم اعضاء 3-بینش 4-بازآموزی و جهتگیری دوباره.
در این مرحله به اعضاء در خصوص سبک زندگی،چگونگی شکلگیری و چگونگی تأثیر آن بر جنبههای مختلف زندگی توضیحات لازم داده میشود و همچنین به اعضاء توضیح داده میشود که انسانها در خلق مشکلات خود دخالت دارند،یعنی خود فرد مسئول اعمال خود است و این مشکلات بر اساس ادراکهای غلط و نامناسب یا یادگیری غلط بخصوص دربارهء ارزشها و اهداف شکل گرفتهاند،در واقع این قسمت شامل دو قسمت ایجاد رابطه و آموزش در خصوص سبک زندگی است(دریکورز،1948).
جدول 3:میانگین و خطای استاندارد نمرهها کل باقی مانده رضایت زناشویی در دو گروه آزمایشی و کنترل پس از کنترل متغیر مداخلهگر (به تصویر صفحه مراجعه شود) از جمله یافتههای جانبی حاصل از تحلیل دادههای این پژوهش،بررسی اثربخشی رویکرد تغییر سبک زندگی بر مؤلفههای رضایت زناشویی است.
این همسویی در نتایج پژوهش حاضر با پژوهشهای گذشته حاکی از آن است که سبک زندگی یکی از عناصر مؤثر در میزان رضایت زناشویی است،به گونهای که زوجها با اتخاذ سبک زندگی مبتنی بر همکاری و اهداف مشترک میتوانند زندگی توأم با رضایتی را تجربه کنند.
به این منظور پیشنهاد میشود بین تکنیکهای مختلف زوج درمانی و تکنیک تغییر سبک زندگی با افزایش حجم نمونه مخصوصا در گروه آزمایشی مقایسه و پژوهش با حضور درمانگران و آزمونگران غیر همسان اجرا شود."