خلاصة:
این مقاله به روش تحلیل گفتمانی و با هدف آسیبشناسی گفتمان عدالت در سه قلمرو مفهوم تعامل دولت دین، عدالت و آسیبشناسی شکل میگیرد. آسیبهای درونی، که ریشه در جدایی دولت دینی از صفات و ملکات نفسانی انسان و نادیده گرفتن ارزشها، باورها و هنجارهای این جامعه و نیز آسیب بیرونی، که تجلی بازتاب ناهنجاریهای درونی است.حاصل اینکه، تحقق عدالت در راستای بهرهگیری صحیح از منابع و سرمایههای مادی و معنوی در جهت تحقق منافع عموم و ایجاد امنیت اجتماعی و اقتصادی صرفا به خاطر مطالبات مردمی نیست، بلکه برقراری گفتمان عدالت، یک باور دینی و وظیفهای الهی است که خداوند برای انجام آن از عالمان عهد و پیمان گرفته است.
ملخص الجهاز:
"اما باید توجه داشت که، در فرهنگ اسلامی اگرچه عدالت مفهومی ارزشی است، اما در بستر هستی جریان دارد و نقطه حرکت و انتقال انسان از مبدأ تا منتهای هستی، اصلی اساسی در حیات انسانی تلقی شده است؛ این اصل اساسی که همه بشریت تشنه جرعه جام آن هستند، 279 مایه پویایی همه احکام دین، 280 پایداری و اقتدار حکومتها، مضاعف شدن برکات و فراهم آورنده امنیت و عافیت است.
از نگاه حضرت، از عوامل مهمی که میتواند عدالت اجتماعی را در جامعه خدشهدار سازد و زمینة فساد اجتماعی را فراهم سازد، زندگی اشرافی و تجملاتی مسئولان و دستاندرکاران نظام اجتماعی جامعه است؛ زیرا بیشک اینگونه زندگی مسئولان نه تنها موجب بروز انحرافات در عامه مردم میشود، بلکه موجب میگردد تا ردههای پایینتر مسئولان، که از آن نوع زندگی برخوردار نیستند، برای دستیابی به این گونه زندگی، که نداشتن آن نوعی حقارت و کمبود شخصیت برای آنان به دنبال دارد، راه ناصواب و غلط دنبال کنند.
باید توجه داشت: اولا، دولت دینی متولی عرصههای مختلف حیات مردم است، از اینرو، باید برنامهریزی و بهبود روند توسعه فرهنگ عدالت را مبنای راهبردی سیاست دولت قرار دهد؛ یعنی با تأکید بر راهکارهای مناسب، باید به تقویت باورهای دینی و الگوسازی بر اساس عدالتخواهی عمل نماید؛ ثانیا، ضعف سازوکارهای مدیریت عدالتخواه در عملکرد سازمانها و نهادها، از جمله آسیبهای درونی و ضعف سازوکارهای مدیریت عدالتخواه در عملکرد سازمانها و نهادها است."