ملخص الجهاز:
و[امیر و هسودان]ابن محمد[ابن]روادی،الازدی کهدر آنوقت از جانب قائم،خلیفه و حاکم آن دیار بود،در سال چهارصد و سی و پنج به اختیار منجم مذکوربه طالع برج عقرب،بنیاد عمارت تبریز کرد،و منجم مذکور مبالغه کرده است که من بعد تبریز را از زلزلهخرابی نخواهد بود و خطر سیل او را هست،ولی خرابی از زلزله نیست.
و نیز حمد الله مستوفی در ضمن احوال جبال گوید:کوه سهند به آذربایجان و بلاد تبریز و مراغه ودهخوارقان و اوجان در حوالی آن است و دورش بیست و پنج فرسنگ بوده و قلهاش احیانا از برف خالیبود.
قلعۀ این شهر را تقریبا هفتاد سال قبل نجفقلیخان23دنبلی ساختهو دیواری بس محکم داشته،خندق24اطراف آن را در هزار و دویست و چهل و یک،نواب نایب السطنهمرحوم عباس میرزا احداث نموده و دروازههای قدیم هنوز باقی است.
و زمانی که«شاردن»مسافر فرانسوی به تبریز سفر کرده از قرارتعیین او،مهران رود که آن را میدان چائی نیز گویند از وسط شهر میگذرد و در مواضع عدیده برای عبورمردم روی این رودخانه پل چند چشمه است.
و مسجد دیگر به اسم اوستاد شاگرد بوده که برحسب خبر قدیم در پانصد و بیست سال،امیر شیخ حسن چوپانی آنرا بنا کرده و حال از آن باقی نیتس،گویا این بنای آخر،عوض آن ساخته شده است.
این مطلب در آخر سند نیز بخوبی مورد اشاره متولی قرار گرفتهو نوشته شده است که چون در ایام اختلال اوضاع روزگار چند دفعه تفرقگی به سکنۀ این ولایت و خدمۀسرکار آستان مقدسه روی داده و ارباب اختیار چند به اینجا آمده هریک چیزی از اجناس سرکار هویتمدار تصرف کردهاند در این وقت که بند درگاه بازدید اجناس و کتب سرکار نمود،نسبت به نسخهای کهعالیشان میرزا عبد الله بعد از فتح قلعه اردبیل حسب الامر الاعلی ممیزی کرده بر این موجب قصور و کسورملاحظه شد.