ملخص الجهاز:
"اما محب علی که با نوشتن«نفرین خاکستری»نشان داده بود به عنوان یک رمان نویس چیزی در چنته ندارد،در سال 87 با«نگران نباش» یک بار دیگر نام خود را یاد آوری کرد و سبب شد خاطره تلخ نفرین خاکستری،با جایزه نویسنده گان و منتقدان مطبوعات به کلی فراموش شود.
شاید محب علی خود نیز مسحور روایت شیریناش است،تا جایی که اهمیت پیوندهای داستان را-مثل بسیاری دیگر از نویسندهگان این روزهای ایران-از خاطر میبرد و به این شکل،رمان از ابتدا تا انتها به تلاش راوی برای فرار از خماری و رسیدن به نشئهگی ناشی از مصرف تریاک تبدیل میشود و خواننده هر کجا که با اتفاق ویژهای نیز روبهرو میشود،پاسخ پرسشهای احتمالی و علت بروز اتفاق را نمییابد.
رمان او،تنها توصیف شرایط روانی و رویدادهایی است که چفت و بست محکمی با یکدیگر ندارند و طبیعی است که از لا به لای این توصیف،نگاه و تفکر نویسنده، خود را نشان نمیدهد."