ملخص الجهاز:
"اولین برنامه ایشان در همدان،راهاندازی دار الایتام بود که ایشان پیشنهاد داد ما در مشهد هم مرکزی را راهاندازه کرده بودیم که میشود گفت بنیانگزارش تقریبا ایشان بود،یعنی اگر ایشان در همدان نبود-من آن موقع در مشهد بودم-و آن پشتکار و همت ایشان نبود،فکر نمیکنم این برنامه در همدان پیاده میشد.
الحمد لله در خدمت ایشان بودیم و شما هر چیزی که به عنوان خیریه در همدان میبینید،از دار الایتام و درمانگاه و این جور جاها،بنیانگزارش شهید مدنی بودند.
انجمن حجتیهایها اغلب به شهید مدنی توهین میکردند،چون ایشان،آنها را از نجف میشناختند و میگفتند: اینها آدمهای سالمی نیستند و اینها اگر اینجا آمدهاند،برنامه دارند و برای خدمت نیامدهاند اینها هم چون میدانستند که آقای مدنی به کارشان و رفتارشان و برنامهشان آشنائی دارند و میداند که وابسته به جائی هستند،در همدان سعی کردند با ایشان مخالفت کنند تا مردم به ایشان جذب نشوند،خاطرات من از این بزرگوا به 50،60 سال قبل یعنی از سال 33 که به همدان میآمدند،برمیگردد و گذر زمان خیلی از خاطرات را از یاد ما برده است.
همه از صدقه سر شهید مدنی است و اگر نبود ایشان،این مؤسسه دار الایتام چنین توفیقی که آثارش ان شاء الله تا ظهور امام زمان(عج)خواهد ماند،پیدا نمیکرد و از برکت دعای ایشان خواهد ماند.
بنده با مرحوم عمویم خدمت امام که رسیدیم،اولین سئوالی که فرمودند این بود که حاج سید اسد الله حالشان چطور است؟با چنین لحنی از شهید مدنی نام میبردند.
آقای مدنی در منزل آقای حسینی در همدان بود که از طرف امام دستور میآید که شما به تبریز بروید ایشان بلافاصله بلند میشوند."