ملخص الجهاز:
"در ایام تابستان طلاب انقلابی و شیفته اخلاق آقای مدنی از قم به همدان میآمدند که هم از درس ایشان هم از دروس دیگر حوزوی استفاده کنند.
من در آن جلسه در خدمت پدرم و ایشان بودم و آقای مدنی تقریبا رضایت ضمن خود را اعلام کردند و فرمودند که این برنامهها مستلزم تحقیق است.
خاطرم هست که ما هم به نیت ملاقات آقای مدنی و هم به نیت اخذ پاسخ نهائی و قطعی برای درخواست عمهزادمان،به خرمآباد رفتیم و آقای مدنی در آنجا افتخار دادند اعلام رضایت فرمودند.
چه خصوصیتی از ایشان بیشتر در ذهن شما مانده است؟ مرحوم آیت الله مدنی نسبت به جوانان محبت خاصی داشت و الحق برایشان مثل پدر بود.
یادتان هست اولینبار آیت الله مدنی را کجا دیدید؟ هفت هشت ساله بودم و مدرسه علمیها در کوچه یهودیها میرفتم و آقای حاج صادق حجازی هم مدیر ما بود.
»من با پدرم هر شب به مسجد حاج لطف الله میرفتم که مرحوم آقای جلالی،رحمة الله علیه،در آنجا صحبت میکرد."