ملخص الجهاز:
"ظرافت فقط در رمانتیسیسم عاشقانهء"مال منی و خوشگل چه کسی هستی"بود!هوشنگ کاظمی نخستین کسی است که در گرافیک ایران،رنگ را در خدمت تجسم عینی طبیعت مورد استفاده قرار نداد.
و این معماری بود،طراحی بود،نقاشی بود و هر سه با هم گرافیک میشد.
تا دههء نخست این قرن شمسی(یعنی در دورهء رضا شاه)گرافیک هنوز با یک تفکر ناصر الدین شاهی تصور میشود.
در عین حال هنرجوی رشتهء معماری و نقاشی در دانشگاه تهران(دانشکدهء هنرهای زیبا)نیز هست؛ و این در زمانهای است که مدرانیزاسیون به کشور آمده و شرایط مدرنیزم در حال مهیا شدن است؛یعنی اوراق بهاداری که در دست مردم است،توسط محمود جوادیپور طراحی گرافیکی شده،کتابهای درسی را پرویز مؤید عهد مصور میکند،سکهء رضا شاهی از خلاقیتهای استاد ابو الحسن خان صدیقی است و، مهمتر از همه،دانشکده هنرهای زیبا در حال پرورش معمارانی است که در حال ساخت تهرانی زیبا،بر خرابهء نکبتباری به نام پایتخت ایران است.
شیفتگی همهء درسخواندههای دانشکده هنرهای زیبا،به معماری حالا دیگر پوشیده نیست،اما،این شیفتگی در ذهن کاظمی جریانی پدید آورد که سرنوشت تاریخ گرافیک را در ایران دگرگون کرد.
در پاریس آشنایی با فریدون رهنما و چند ایرانی دیگر سبب شد دو دهه بعد در سمت استاد دانشکدهء هنرهای تزئینی،دو تن از بهترین استادان این دانشکده(فریدون رهنما و اسد بهروزان)،باشد.
و تا این سال هنوز رشتهء"گرافیک"در دانشکده هنرهای زیبا،مستقل نشده بود؛ در حقیقت،این مکان،اولین جایی بود که به صورت حرفهای دست به پرورش گرافیست زد.
طرح جلد"هنر معاصر ایران"وابسته به انستیتو گوته تهران در 1347 و در قطعی خشتی،نمونهء موفق این نوع کار است."