ملخص الجهاز:
"مقولههایی از قبیل اصطلاحشناسی چیست؟چرا اصطلاحشناسی اهمیت دارد؟و در پاسخ به پرسش:از اصطلاحشناسی چه استنباطی باید داشت؟به طرح مدل ووستر( retsuw )میپردازد که در مقالهای با عنوان«چهار بعد اصطلاحشناسی»به طرح ویژگیهای زبان پرداخته است و این ابعاد را با جزییاتی در یک جدول بیان میکند و سپس تمامی آنها را به تفصیل مورد بحث قرار میدهد.
این چهار بعد به ترتیب عبارت است از: الف-حوزههای موضوعی ب-زبانها پ-رویکرد به زبان ت-میزان انتزاعی بودن به عنوان نمونه و بعد زبانها،ویژگی فرارشتهای و فرازبانی اصطلاحشناسی را مورد بررسی قرار داده به جایگاه آن در نمودار مدل و وستر اشاره دارد؛یا در بعد رویکرد به زبان،نگرش افراد به اصطلاحشناسی را در سه سطح ردهبندی میکند: سطح اول،کسانی که با رسیدگی به اسناد اصطلاحشناسی کار مستندسازی اصطلاحشناسی را بر عهده دارند و نقطه نظرات مستقل اصطلاحشناسی مستندسازان را هماهنگ میکنند.
در بحث مشخص کردن فعالیتهای اصطلاحشناسی اعم از گردآوری،ثبت،مستندسازی،تشریح مقایسه و تعیین وضعیت معادلها به مقوله استانداردها میرسد و در بخشی تحت عنوان «استاندارد کردن اصطلاحشناسی»به توضیح(اصطلاحشناسی توصیفی) در کنار(اصطلاحشناسی تجویزی)میپردازد و بیان میکند،در زبانهای تخصصی به علت رشد سریع علم و فناوری تعداد فراوانی از مفاهیم و اصطلاحات خلق میشوند(میلیونها مفهوم برای یک حوزه منفرد موضوعی)که این توسعه آزاد اصطلاحشناسی موجب آشفتگی غیر قابل تحمل در اصطلاحات میشود و به همین دلیل اصطلاحشناسان در قرن گذشته به منظور یکپارچهسازی و استاندارد کردن مفاهیم و اصطلاحات کمیسیونهایی برای اصطلاحشناسی بنیان نهادند.
فلبر معتقد است:«مسأله بسیار مهم در استاندارد کردن اصطلاحشناسی،کاربرد استانداردهای بین المللی است که از طرفی اشاعه گسترده اطلاعات دربارهء وجود چنین راهنماها واستانداردها و از طرف دیگر دورههای آموزشی را برای کاربرد این استانداردها طلب میکند."