ملخص الجهاز:
"برای درک عقبماندگی سیاستهای خصوصیسازی در ایران شاید مقایسه با دستاوردهای سایر کشورها ضرورتی نداشته باشد،و کافیست که به ارقام چند 10 میلیارد دلاری درآمدهای دولتهای دیگر در زمینه خصوصیسازی اشاره بکنیم و به این نکته هم بپردازیم که جمع درآمدهای دولت ما در طول هفت سال فعالیت خصوصیسازی چقدر بوده است؟بلی،جمع داراییهای دولتی در طول سالهایی که ما اقدام به خصوصیسازی کردیم،از 2500 میلیارد ریال فراتر نمیرود،چه از طریق واگذاریهای بورس و چه به صورت مزایده یا به صورت مذاکره،یعنی همان سه روشی که دولت برای خصوصیسازی مشخص کرده بود!اگر این رقم را با ابعاد داراییهای تحت کنترل دولت مقایسه کنیم، عمق فاجعه بیشتر مشخص میشود.
بنابراین،ضرورت رعایت سقف تسهیلات سیستم بانکی باید آویزه گوشمان باشد و هیچ تلاشی برای افزایش آن نکنیم،زیرا به مثابه دودی است که به چشم خودمان خواهد رفت و پیشنهاد مشخص برای شرکت سرمایهگذاری صنایع پتروشیمی و شرکت ملی صنایع پتروشیمی اینست که منابع مالی مورد نیاز برای اجرای طرحهای جدید صنعتی را از محل امکانات دیگر موجود در بازار سرمایه تدارک ببینند،به نحوی که انشاء...
اما در ارتباط با نحوه تامین منابع مالی مورد نیاز این صنعت عقیدهام اینست که بایستی از طریق گسترش بازار سرمایه عمل شود،به لحاظ اینکه ما سیاستهای پولی و مالی خود را با توجه به شرایط تورمی(که شاید قسمت مهم آن به سرمایهگذاریهای عظیم در بخش زیربنایی کشور در طول برنامه اول مربوط میشود)تدوین کردهایم و بههرحال،هدف ما در بخش پولی باید این باشد که تورم لجامگسیخته را مهار کنیم و ناگزیر هستیم که برای مهار تورم از سیاستهای مالی و پولی مناسب استفاده بکنیم."