خلاصة:
مؤلفههای این تحقیق بطور مستمر ادامه مییابد و این نوع سازمانها میتوانند یک مزیت رقابتی پایدار نسبت به دیگر سازمانها برای خود به وجود آورند. سرمایه اجتماعی با زمینه مساعدی که از وجود مباحث اجتماعی در حوزه سازمان و مدیریت داشته،در مطالعات سازمانی وارد شده است.در حال حاضر دیدگاه نسبتا جدیدی در تئوری سازمان از سوی صاحبنظران مطرح بوده و آنها اعتقاد دارند که یک سازمان یک گروه اجتماعی است که مشخصه آن سرعت و کارایی در ایجاد و انتقال دانش است.آنها اساسا بحث میکنند که سازمانها دارای قابلیتهای خاصی برای خلق و تسهیم دانشاند که برای آنها در مقایسه با سازمانهای دیگر مزیت مشخصی ایجاد میکند.سرمایه اجتماعی یکی از قابلیتها و داراییهای مهم سازمانی است که قادر است سازمانها را در خلق و تسهیم دانش مدد رساند.با توجه به نقش مؤلفههای سرمایه اجتماعی در خلق و تسهیم دانش،این مقاله در صدد است تا با ارائه مدلی مشخص نماید که با تقویت مؤلفههای سرمایه اجتماعی در سازمان،میتوان آن را به یک سازمان دانشمحور تبدیل و آن را به سازمان یادگیرنده نزدیک کرد و از این طریق مؤلفه- های سرمایه اجتماعی سازمانی را نهادینه و عملکردهای اقتصادی را بهبود بخشید.با تحقیق این مهم با توجه به ارتباط دوطرفه بین سرمایه اجتماعی و بهبود عملکرد اقتصادی،مؤلفههای سرمایه اجتماعی تأثیر پذیرفته و باعث توسعه آنها خواهد شد.با انجام این امر مجددا چرخه ارتباط
ملخص الجهاز:
"حال به تعریف یادگیری سازمانی و دانش سازمانی و ارتباط آنها و با سرمایه اجتماعیپرداخته میشود و در نهایت نقش حیاتی مؤلفههای سرمایه اجتماعی برای ایجاد سازمانهای دانشمحور ارائه خواهد شد.
با توجه به ادبیات فوق میتوان گفت که مدیران سازمانها میتوانند با اتخاذ تدابیر لازم یعنی با ایجاد جو اعتماد،همکاری و مشارکت در بین اعضاء سازمان که از مؤلفههای سرمایه اجتماعی محسوب میشوند،در تولید و انتقال دانش موفق بوده و یادگیری سازمانی را بهبود بخشند.
با توجه به ادبیات مطرحشده،برای نشان دادن ارتباط بین سازمانهای دانشمحور با سازمان یادگیرنده،میتوان گفت که سازمانهایی که با استفاده از مؤلفههای سرمایه اجتماعی سازمانی، سازمان خود را به سازمان دانشمحور تبدیل نمودهاند در واقع به دو زیرسیستم اصلی سازمانهای یادگیرنده،یعنی به دانش سازمانی و یادگیری سازمانی توجه جدی به عمل آوردهاند.
با توجه به ویژگیهای سازمان یادگیرنده و بخصوص توجه به سه ویژگی خاص(اعتماد به نفس، پشتکار جدی،تمایل برای همکاری و مشارکت)ایجاد شده در کارکنان سازمان یادگیرنده به وضوح نشان میدهد که این سازمانها میتوانند که اندیشههای جمعی و گروهی را در بین اعضاء (1)- Senge (2)- Gues سازمان گسترش دهند و به نوعی در کارکنان خود اعتماد به نفس،پشتکار جدی و تمایل برای همکاری و مشارکت را نهادینهسازی نمایند.
به عبارتی مدیران میتوانند با ایجاد نظامهای مشارکتی،توجه به سمبلهای فرهنگی،ایجاد ارتباطات سازمانی مناسب برای تبادل سریع اطلاعات در بین اعضای سازمان،دلبسته نمودن کارکنان به سازمان از طریق ایفای مناسب نقش رهبری،داشتن ثبات رویه به هنگام تصمیمگیری و ارج نهادن به ارزشهای اصولی،بدون تحمیل هیچگونه هزینهای به سازمان نسبت به دیگر منابع سازمانی که هزینهبر هستند،مؤلفههای سرمایه اجتماعی(مانند جوی آکنده از اعتماد،حس همکاری و مشارکت،اخلاق درست و..."