ملخص الجهاز:
"اما موسیقی مذاهبی که بر قرون وسطی سلطه داشت،و کمابیش منحصرا آوازی بود،در این مسئله یک ابهام شک برانگیز باقی گذاشت و آن این نکته بود که توصیف آرمانشهر آیا بیشتر حاصل متن است یا موسیقی؟ بسیاری عقیده دارند که از رنسانس به بعد و به خصوص از قرن هفدهم، موسیقی اندک اندک توانایی توصیف خود را کشف میکند و بیان احساسات را هدف اصلی خود قرار میدهد.
از آنجا که یک اپرانامه ماهیتا ساده است و در آن پرسناژها میتوانند تنها بهطور خلاصه توصیف شده باشند برای جبران باید شخصیتها در عین حال که خصوصیات غیرمشترک دارند از خودشان حالات و احساسات به اوج رسیده را ابراز نمایند(مانند دن ژوان، مده).
رپرتوار اپرایی شمار زیادی از این پرسناژها،شخصیتهای آرمانی را در بر دارد که شخصیت اسطورهایشان مورد قبول عامه است یا از جایی اقتباس شدهاند و فضای اثری را که بدان تعلق دارند روشن میسازد.
اما البته دیگر پرسناژهای اپرا که کمتر شناخته شدهاند همان خصوصیات راعرضه میدارند:همچون، «پرسه»( Persee )در اپرایی به همین نام اثر«لالی»( Lully )7که نمونهی شاخصی از قهرمان شکستناپذیر است.
بههرحال میتوان در تبیین آرمانشهر از سطوح متعدد روی هم نهاده شده که متقابلا خود را غنا میبخشند،برخوردار بود و بهطور خلاصه میتوان گفت امکان بیان آرمان شهر برای موسیقیسازی به معیارهای عینی(ماهیتژانر موسیقایی،وجود یا نبود متن مرجع،یاهمچنان معانی ضمنی کهنه و رنگ ورو رفته در مصرف)و ذهنی(سرگذشت فردی و طرز گوش کردن شنونده)بستگی دارد."