ملخص الجهاز:
"شکلی که به زندگی تحمیل میشود تا آن را مهار کند و نیروی آن را که در عشق و ارتباط با طبیعت است بگیرد.
پایان فیلم نوعی دل سپردن به همان نیروی زندگی و رها شدن از شکلی است که این نیرو را ضعیف یا حذف میکند.
موضوع فیلم درخت گلابی هدر رفتن عشق و احساس عمیقی است که به دست آمد و قدرش دانسته نشد.
در فیلم میان سرمستی درخت و انسان سرمست غرور ایدئولوژیک رابطهای برقرار شده است.
عشقی که شخصیت قهرمان فیلم آن را تجربه کرد واقعیت است که وی سرمست ایدئولوژی به آن توجه ننمود و کارش به جایی رسید که،مانند درخت گلابی سرمست،سترون شد(شجریان).
اگر،در فرم فیلم،میان نویسندهء سترون و دنیای او و عشقی که از دست رفته آرامآرام رابطههایی برقرار میشد آنوقت تماشاگر بود که این ارتباط را کشف میکرد و فیلم کشش بیشتری داشت."