خلاصة:
متن پهلوی «خسرو قبادان و ریدگ» از جمله متن های پهلوی بازمانده ی دوره ی ساسانی می باشد که به بیان عناصر فرهنگی گونه گونی پرداخته است، از آن میان، گفتگو پیرامون آلات موسیقی می باشد که تاکنون بسیاری از این ابزار موسیقی یا خوانده نشده و یا با شک و تردید خوانده شده بودند و این اشکال باعث شده که تعدادی از ابزار موسیقی بی پیشینه به نظر برسند و یا ریشه و اصل آن ها را اشتباها از کشوری دیگر بدانند. در این مقاله با ارائه ی دلایل مستند اسامی این ابزارهای موسیقی ذکر خواهد شد.
ملخص الجهاز:
"با توجه به معنی واژهی«سرای»،پژوهشگران همگی کلماتی را کهبا این واژه همراه است،آلات موسیقی دانستهاند،که عبارتند از: 1-3-چنگ سرای:(به تصویر صفحه مراجعه شود): :c?ang sra?y:cng sl?y «چنگ»نخستین سازی است که در متن از آن نام برده شده.
ولی از آنجایی که صورت wa?zi?g به معنی«بازی کردن»در متون متقدم زبانفارسی دوران اسلامی به همراه سازهای موسیقی نیامده است و ترکیبهایی چون تاربازی،سهتار بازی در متون وجود ندارد و به جای آنها از صورتهای تار نوازی،سیوار نوازی و چنگ نوازی یا نواختن در دوران متقدم و متأخر ادبیات فارسی استفادهشده است؛میتوان گفت که واژهی wa?azi?g به معنی«نواختن»است و واژههایی راکه همگی با این واژه آمدهاند،آلات موسیقی هستند که به جای واژهی«سرای»باواژهی«نوازی»آمدهاند.
13-4-صوربازی:(به تصویر صفحه مراجعه شود): su?r wa?zi?g:slw?cyk جنیدی این واژه را با شک و تردید«سل واچیک»خوانده و در مورد آن براین باور است که:«گویا مراد از سل همان سله است که در ادبیان دورهی اول بعد ازاسلام آمده،و خراسانیان نیز هنوز به کار میبرند و«سله»عبارت از ظرفی استمشبک که با چوب نوعی بید میسازند،به شکل تقریب سینی گرد(همان که برنجرا با آن آبکش میکنند)و اگر چنین باشد،این رقص با رقصهای تاسبازی ودیگبازی،از رقصهای زنانه است»(جنیدی،1361،239).
نام این ساز در واژهنامهها به همراه مستنداتتاریخی آمده و نیز به دلیل آینکه از نظر آوایی قابل توجیه میباشد،پس منطقی بهنظر میرسد که این واژه را همان ساز«صور»بدانیم که در ایران باستان بهعنوانسازی رزمی و بزمی مورد استفاده قرار میگرفته است و از شاخ حیوانات درست میشدهاست و از واژهی اوستایی- sura (شاخ)مشتق گردیده است."