ملخص الجهاز:
برسد که در وحدت وجود اسلامی جنبهء مادی و طبیعی وجود ندارد و مثلا نمیتوان گفت«وحدت وجود مادی یا طبیعی»در حالیکه مشاهده کردیم در غرب سخن از«پانتئیسم مادی یا طبیعی»گفته شده است1 گذشته از اینکه نمیتوان بطور قطع مدعی بود که در عالم اسلام بعضی از وحدتیهای نظری متشابه اینکه«خدا نیست مگر مجموع آنچه که هست،نداشتهاند و یا اینکه واهمه و ترس از مذهب یا تعصب خون آلود عوام ندای آنها را در گلو خفه نکرده است و یا از راه احتیاط نظر خود را در لباسی دیگر و حالتی دیگر حتی با دستباری به آیات و احادیث و بصورت کاملا«رمزگرایانه»ذکر نکردهاند،اگر هم چنین نباشد و وحدت وجود اسلامی مکتبی صرفا معنوی تلقی گردد،ذکر اصطلاح «پانتئیسم»بدون اضافات و قیود یا«پانتئیسم»روحی یا معنوی در اینمورد ممکن خواهد بود و ایرادی بنیادی و اساسی در پی نخواهد داشت.
2 نتیجه-با توجه به مطالبی که ذکر شد میتوان به این نتیجه رسید از دو اصطلاح مربوط به مکاتب وحدتی فلسفه غرب اگر بخواهیم یکی را برای مقابلسازی و ترجمه و تطبیق با«وحدت وجود»اسلامی در نظر -------------- (1)-جهت توضیح بیشتر رجوع شود به کتاب اصطلاحات فلسفی آندره لالاند ص 846-056 (2)-این اطلاعات مأخوذ است از کتابهای:اصطلاحات فلسفی لالاند و دیکسیونر اصطلاحات فلسفی پل فولکیه و سنت ژان.
مثلا نزدیکترین آنها که«مونیسم» باشد بیشتر جنبهء«مادی»را نشان میدهد و وسعت و گسترش این مکتب نیز عموما در قلمرو مکتبهای مادی بوده است لذا اصلح طرق این خواهد بود که جهت تقابل با وحدت وجود از همان اصطلاح شناخته شده و مشهور«پانتئیسم»استفاده نمائیم.