ملخص الجهاز:
"با نگاهی به کاتالوگ حراج اکتبر 8002 در لندن متعلق به ساتبیز علت این نگرانی را بهتر در مییابیم: «خطی از قرآن معروف بایسنقر،هرات یا سمرقند!!»،«کوزهء سفالین نقاشی شده نیشابور یا سمرقند،آسیای مرکزی!قرن چهارم هجری»،«بشقاب خطاطی شده نیشابور، آسیای مرکزی!قرن چهارم»؛و در کاتالوگ حراج کریستی،که مهر امسال در لندن برگزار شد،چنین میخوانیم:«بشقاب سامانی،آسیای مرکزی یا شمالشرقی ایران،قرن چهارم هجری»،«حوض دورهء غزنوی از مرمر سفید،افغانستان،قرن پنجم یا ششم (به تصویر صفحه مراجعه شود) *کوزهء سفالین نقاشی شده نیشابور یا سمرقند، آسیای مرکزی(قرن چهارم هجری) (به تصویر صفحه مراجعه شود) *بشقاب خطاطی شده نیشابور،آسیای مرکزی!قرن چهارم هجری»،«دیوان امیر علی شیرنوایی،سمرقند،با امضای میر علی هروی به تاریخ جمادی الثانی 549 هجری قمری»(بدون ذکر نام ایران!) در حقیقت علت اصلی این جایگزینی اقتصادی است و فروشندگان برای اقناع سلیقهء خریداران ثروتمند عرب،حکم کاسه داغتر از آش را پیدا کرده و اسم ایران را با اسامی دیگر جایگزین میکنند.
سیل کمکهای مالی کشورهای عربی به موزهها و مؤسسات فرهنگی و هنری دست آنها را برای اعمال سلیقه بسیار بازتر میکند،مانند کمک هشت میلیون و ششصد هزار دلاری یک شیخ عرب به موزهء ویکتوریا آلبرت برای تبدیل یکی از گالریهای موزه به گالری هنر اسلامی(که فرش معروف اردبیل در آن قرار دارد)،و یا موزه لوور،که سال گذشته بخش هنر اسلامی خود را موقتا تعطیل کرد تا بخش وسیعتری از موزه را به هنرهای اسلامی اختصاص دهد و اکنون این بخش جدید با کمکهای سخاوتمندانهء ثروتمندان همین کشورها قرار است توسعه یابد و در سال 0102 افتتاح شود."