ملخص الجهاز:
"چون«تاج بزرگی»بر سر نهاد،همهجا را آبادان و فراخ و سرسبز کرد: به هر جای ویرانیآباد کرد دل غمگنان از غم آزاد کرد زمین چون بهشت شد آراسته ز داد و ز بخشش پر از خواسته (همانجا) فردوسی تلاش کیخسرو برای آبادانی میهن را به جمشید و فریدون همانند کرد و او را همتای آنان نشان داد: چو جم و فریدون بیاراست گاه ز داد و بخشش نیاسود شاه (همانجا) کیخسرو،پسر سیاوش،مادرش فرنگیس،دختر افراسیاب هنوز در شکم مادر است که (به تصویر صفحه مراجعه شود) *دکتر ابو القاسم اسماعیلپور،(عکس از ماهور زهرایی) پدر کشته میشود.
پس،بر آن شد که: به کین پدر بست خواهم میان بگردانم این بد ز ایرانیان (شاهنامه 924/1) رستم و طوس و گودرز نیز با او همپیمان شدند و: رخ شاه شد چون گل ارغوان که دولت جوان بود و خسرو جوان (شاهنامه،032/1) دو هفته طول کشید تا سپهبدان و نامآوران و گوان و پهلوانان را فراخواندند: صد و ده سپهبد از خویشان کاوس به فرماندهی فریبرز کاووس،هشتاد گرزدار از نوادگان نوذر به سرکردگی زرسپ سپهبد،فرزند طوس،هفتاد و هشت دلیر از نوادگان گودرز کشواد، شصت و سه تن از تخمهءگژدهم،صد سوار از خویشان میلاد مانند گرگین پیروزگر،هشتاد و پنج سوار رزمنده از تخمهء لواده،سی و سه مهتر از تخمهء پشنگ به فرماندهی او که داماد طوس بود؛هفتاد مرد جنگی از خویشان شیروی که بهترینشان فرهاد نامآور بود؛صد و پنج گرد ازنژاد گرازه همه آماده شدند برای نبرد سوی توران زمین."